صفحات

۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

مروری بر کتاب «شکل گیری زبان فارسی» نوشته ی ژیلبر لازار



ریشه ی زبان ما در متون «فارسی- یهودی»

امیرمحسن محمدی


ترجمه : مهستی بحرینی
تیراژ : 3000
قیمت : 1900
انتشارات : هرمس
سال : 1384

هنگامی که ژیلبر لازار در سال 1948 به مرحله ی نگارش پایان نامه ی دکترا رسید استاد راهنمایش پیشنهاد کرد که شکل کیری زبان فارسی را موضوع پایان نامه قرار دهد ، سرانجام تعدد متنهای کهنِ چاپ نشده ی فارسی او را به تحقیقی گسترده در زمینه ی نثر دو ره ی ماقبل کلاسیک زبان فارسی واداشت و در پژوهشهای بعدی مفهوم واقعی آمیزه ی گویشی موجود در این زبان را دریافت و این تحقیق که نزدیک به پنجاه سال طول کشیده بود سرانجام در سال 1994 به شکل کنونی پایان یافت و به چاپ رسید مهستی بحرینی نیز آن را در سال 84 بخوبی به زبان فارسی برگرداند تا یکی از اولین متنهایی باشد که فارسی ماقبل کلاسیک را گویش شناسی جدید می کند .
زبان فارسی که قرنها در نیمی از آسیا گفتگو شده و از ادبیاتی هزاران ساله برخوردار است در این کتاب طی مقالاتی که از چندین سال تا کنون روند پژوهش لازار را نشان می دهند تحلیل گویش شناختی شده و روند تکوین آن شناسایی شده است ، او در ابتدا بهترین نتیجه ای که از برسی دقیق نثر دوره ی اول زبان فارسی بدست آورده ویژگی گویشی نواحی مختلف بود که در مقاله ی اول گرد آمده است ، او شکاف بنیادین عمیقی بین نوشته های فارسی-یهودی کهن و فارسی شمال شرقی می یابد و همین امر او را وامی دارد تا ریشه متون را فارسی-یهودی و در مغرب ایران بداند ، در مقاله ی دوم تحت عنوان : «گویش شناسی فارسی-یهودی» مسئله را بیشتر باز میکند ، او وجه مشترک متون دوره ی ماقبل کلاسیک فارسی را اختلافشان با ادبیات مکتوب به خط عربی عنوان کرده و ویژگیهایی در این متون می یابد که بیشتر در گویش کهن شیراز و شهر های حاشیه ی کویر وجود دارند سپس با اشاره به سندی که به تاریخ 1021 میلادی در اهواز به رشته ی تحریر در آمده است نتیجه گیری می کند که در واقع منشا ادبیات فارسی-یهودی کهن به طور عمده جنوب غربی ایران است .
ژیلبر لازار در این کتاب کاربرد واژه های پهلوی که بیش از همه باعث سردرگمی میشود را نیز بررسی کرده و از آنجایی که بر حسب دوره ها ، نویسندگان و سبکها واژه ی «پهلوی» می تواند به معنای پارتی ، فارسی میانه ، برخی گویشها و حتی زبان فارسی بکار برده شده باشد صفت «پهلوی» و ترکیب دیگر آن «پهلوانی» یادآور دوره ی باستان ایران می داند و به کار گرفتن این واژه که از هزار سال پیش به این سو برای نامیدن فارسی میانه بکار برده شده است از همین مفاهیم غیر فنی ناشی می شود ، اولین کسانی که واژه ی «پهلوی» را به این معنی استفاده کرده و از فارسی میانه مفهوم زبان کهن را به معنای خاص آن «پارتی» درک کرده بودند به احتمال زیاد در تقابل با خط عربی به خط کهن این نام را اطلاق کرده بودند ، لازار در ادامه حتی احتمال قریب به یقین می رهد که «پهلوی» در نخستین سده های اسلامی هنوز در نظر بسیاری از ایرانیان شکل زبان ادبیی بوده که همه روزه بدان سخن می گفته اند و سپس  از همان زمان کم کم فارسی را به خط «تازه» در محاسبات یا دیگر نیازهای عملی خود بکار برد ه اند به این ترتیب که خط کهن ، خط نوشته های اصیل بوده و نوشتار عربی از آن ِ کاربردهای پیش پا افتاذه .
زبان ایرانی دیگر «دری» می باشد و به سبب اینکه زبان دربار بوده به این نام منسوب شده است ، دریِ ساسانی  یکی از صورتهای گفتاری زبان پارسی و متحول تر و رشد یافته تر از زبان ادبی موسوم به پارسی بوده است ، بنا براین زبان پارسی در ایران دوره ی ساسانی در کنار این زبان پارتی پهلوی که هنوز در شمال غربی فلات ایران حضور دارد از سویی در غالب زبان رسمی ، مذهبی و ادبی پارسی که کتابت می شده و یا بصورت گفتاری دری که بخصوص در دربار متداول بوده است به حیات خود ادامه می داد به طور خلاصه در دوره ی ساسانی زبان گفتاری مشترک دست کم به دو گویش تقسیم شده بود : گویش نخست که شامل متون فارسی-یهودی بود و در جنوب به کار می رفت و گویش دوم در شمال شرقی متداول بوده و هردو پدید آورنده ی نخستین متنهای ادبی فارسی بوده اند .
در کتاب حاضر از سویی دیگر تلاش شده تا رابطه ی میان فارسی-یهودی و فارسی ادبی میانه روشن شود ، وجود بسیاری از واژه های شناخته شده ی پهلوی مزدایی در زبان فارسی-یهودی دانشمندانِ گذشته را بر آن داشته تا از خود بپرسند چه رابطه ای میان یهودیان ایرانی و زبان مزدایی وجود داشته است ؟ آشنایی بیشتر با گویش شناسی فارسی گفتاری روشنایی تازه ای بر این مسئله می تاباند و آن را از دیدگاهی دیگر مطرح می کند ، واژگان آین زبان بطور خاص یهودی به شمار می روند و نه حتی زرتشتی ، فقط و فقط واژگان زبان گفتاری در نیمه ی جنوبی ایران متداول بوده اند که اگر آن را در فارسی ادبی میانه نیز باز می یابیم جای شگفتی نیست زبانی که در اینجا گویش شناسی شده بطور مسلم در قلمرو ویژه ی زبان پارسی در مناطق جنوب غربی شکل گرفته است و حتی با فارسیِ میانه ی ادبی (پهلوی) و فارسیِ گفتاری جنوبی نیز در قلمرو جغرافیایی ویژه ی خود اشتراک دارند یعنی اولی پیش از آنکه به صورت زبان رسمی سراسر ایرانِ ساسانی در آید در این قلمرو شکل گرفته و دومی زبان گفتاری معمول آن ناحیه بوده است .
. را این زبان بطور مسلم در قلمرو ویژه ی زبان پارسی در مناطق جنوب غربی شکل گرفته استستند و اگر آن را در فارسی ادبی میانه باز می

هیچ نظری موجود نیست: