صفحات

۱۳۹۱ خرداد ۱۱, پنجشنبه

لیلا خالد چریک چپ گرای فلسطینی و حلقه‌ای برای درد‌های مردم



تصوير متعلق به لیلا خالد است، متولد ۹ آوریل ۱۹۴۴ و عضو سازمان چپ‌گرای سیاسی و نظامی جبهه مردمی آزادی فلسطین ... دختري كه در دست راستش انگشتري به چشم مي‌خورد. انگشتري كه حلقه‌اش ضامن نارنجك بود و نگينش فشنگی طلايي رنگ. لیلا پس از یک رشته عملیات نظامی برای شناخته نشدن دست به عمل جراحی پلاستیک زده بود.

لیلا خالد که عضو اتحادیه کل زنان فلسطینی نیز هست در همایش نقش زن در انتفاضه فلسطین گفته بود:
زن بخشی از تاریخ است که هرچه توانسته ایثارکرده و با وجود فشارها و سختیهایی که درخلال اشغال و آوارگی شاهد آن بوده هر روزدرس مبارزه و پیروزی  به همه می دهد و با مبارزه خود که بیش از نیم قرن ادامه یافته است امروزبه خاطر ملت خود در جبهه های مقدم به پیش تاخته با انفجار جسم خود درجنگ دشمن همه چیزخویش را ایثار می کند.

لیلا خالد اکنون در آستانه هفتاد سالگی در اردن زندگی می کند و به  بازگشت می اندیشد.


در همین زمینه بخوانید:

سالگرد کشته شدن "دلال سعيد المغربی" چریک چپ گرای فلسطینی

فعالین دانشجویی اصفهان در چنگال اطلاعات سپاه پاسداران / امیرمحسن محمدی


تصویر مربوط به نشریه دانشجویی تکاپو دانشگاه اصفهان است که با آنتونیو گرامشی آغاز می‌‌شود.
عصر روز دوشنبه هفته گذشته عرفان محمدی، محمد مرادی و مجتبی شریفی
از همکاران سابق این نشریه، در خوابگاه دانشگاه اصفهان  به اتهام توزیع نشریه در توقیف "کبریت" بازداشت شده اند.
از آنجایی که حفاظت اطلاعات سپاه اصفهان فرماندهی استان‌های یزد، چهار محال و بختیاری و لرستان را هم به صورت منطقه‌ای به عهده دارد در بسیاری از پرونده‌های دانشجویی مستقیماً وارد می‌‌شود، و فعالین دانشجویی را به بازداشتگاه امنیتی الف‌طا واقع در زندان مرکزی اصفهان منتقل می‌‌کند، از جمله بازداشت من و سایر رفقای اصفهان.
حفاظت اطلاعات سپاه اصفهان مسئول اصلی‌ کشته شدن علی‌ رضا داودی نویسنده نشریات دانشجویی اصفهان و فعال دانشجویی چپ است.

۱۳۹۱ خرداد ۹, سه‌شنبه

دوقلو‌های افسانه‌ای و میراث مقوا‌های امام راحل




از دیروز تا امروز سه‌شنبه نهم خردادماه سال 1391 نوه‌‌های روح الله موسوی خمینی یعنی همان پسران یادگار امام راحل فعال تر از همیشه بودند.
سید علی‌ خمینی پسر کوچک احمد بر روی بطری آب گیتی‌ معینی بازیگر سینما و تئاتر دعا خوانده و فوت می‌‌کند، عملی‌ که اجدادش قرن‌ها در قبرستان‌های شیعیان تکرار کرده اند چرا که نفس خودشان را مقدس می‌‌پنداشتند.
قهرمان بزرگتر یعنی سید حسن خمینی نیز به دیدار آیت الله صافی رفته و مورد استقبال گرم و عاشقانه ی ایشان قرار گرفت، آیت الله صافی اولین کسی‌ بود که حکم ارتداد شاهین نجفی را صادر کرد.

در بازار حیوانات بندرعباس هنرمندان را فروختند / امیرمحسن محمدی




روز جمعه تعدادی از هنرمندان تئاتر خیابانی به محل جمعه بازار فروش حیوانات شهرستان بندرعباس رفته و در اقدامی نمادین به فروش انسان پرداختند.
"براده های آدم" عنوان نمایشی خیابانی با اجرای محمد سایبانی و همکاری دو نفر دیگر به نام های “جواد انصاری زاده” و “محسن کمالی” بود که در حین اجرای این نمایش اعتراضی توسط نیروی انتظامی بازداشت شدند.
این هنرمندان تئاتر انگیزه ی خود از اجرای این پرفورمنس آرت در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت را شرایط بسیار بد نگهداری حیوانات در این بازار و فروش حیوانات نادر و وحشی در این بازار عنوان کرده اند.



۱۳۹۱ خرداد ۷, یکشنبه

ناطق نوری قهر کرد



نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد كاكلی، هیچکی باهاش رفیق نبود.

این عکس جلسه ی افتتاحیه مجلس نهم است امروز یکشنبه ۷ خرداد، لحظه‌ای که احمدی نژاد برای شروع سخنرانی حاضر می‌‌شود و ناطق نوری (رئیس دفتر بازرسی مقام رهبری) که اینجا پشت به دوربین قرار دارد با چهره‌ای برافروخته صحن مجلس را ترک می‌‌کند.

این عکس دو حاشیه دارد: نخست لبخند بسیار معنی‌ دار و رضایت بخش لاریجانی و دوم نگاه نگران و کمی‌ خشم آلود محسنی اژه ای
به دوربین عکاسی.

۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

شیر‌های سنگی‌ و آثار تاریخی منطقه بیرگان را نجات دهید / امیرمحسن محمدی


به زودی منطقه ی بیرگان که محل
روستای اجدادی من در چهارمحال بختیاری است به زیر آب می‌‌رود، تا کنون هیچ اقدامی برای خارج کردن شیرهای سنگی‌ معروف و آثار تاریخی این منطقه نشده است پروژه ی سد و تونل سوم کوهرنگ به مراحل انتهایی خودش نزدیک می‌‌شود.

زمین‌های کشاورزی و باغ‌های روستایان برای متوقف کردن کشاورزی توسط لودر به شدت تخریب شده و ضربات جبران ناپذیری به اکوسیستم بسیار غنی این منطقه زده است.

روستایان منطقه ی بیرگان در ازای دریافت پول مجبور به ترک منطقه شده اند، اما هستند کسانی‌ که در این منطقه مانده اند و در مقابل تخلیه ی آن مقاومت می‌‌کنند، بسیاری از خانه‌ها تخریب شده اند.

در جریان حفاری تونل در این منطقه که سابقه‌ ی کشف اشیا تاریخی‌ فراوانی دارد یکی‌ از سرچشمه‌های اصلی‌ آب در چشمه مروارید در اثر اشتباهات فنی‌ کور شد.

منطقه ییلاقی بیرگان در جنوب غربی چهارمحال وبختیاری که محل احداث این پروژه میباشد شامل 24 پارجه آبادی و صدها سکونتگاه یا وارگه است -
در عرف زندگی کوچ نشینی «وارگه » منطقه ای مشخص، دارای حداقل امکانات دسترسی به آب، داشتن مرتع و اشراف بر محیط است که به همچون ملک شخصی عشایر دارای حد و مرز و معمولا سنگچین مختصری  می باشد  ـ  از دیر باز به عنوان یکی از کانونهای مهم اجتماعی عشایر بختیاری محسوب میشد.

شرایط مناسب زندگی سابقه سکونت چندین هزارساله انسان را در جای جای آن نشان می دهد که   و فور تپه های باستانی و بقایای سیستم آبرسانی زیر زمینی و سایر محوطه های تاریخی نشان از تاریخ طولانی منطقه دارد  تعداد آثار ثبت شده تاریخی در حوزه آبگیری سد کوهرنگ 3 به 41 اثردر معرض  تهدید  میرسد ـ که متاسفانه نه تنها تاکنون این محوطه ها مورد کاوش قرار نگرفته است بلکه بسیاری از محوطه های حایز اهمیت دیگری نیز در این محدوده وجود دارد که هنوز در فهرست میراث فرهنگی  به ثبت  نرسیده اند ـ

۱۳۹۱ خرداد ۴, پنجشنبه

رسم آیینی قربانی کردن پسران در ارگ بم/ جسد‌هایی که جا مانده اند


تحقیقات سال‌های گذشته باستان شناسان از کشف ۶۸ جسد در دیوارهای ارگ بم خبر می‌‌دهد که که احتمالاً قربانی یک رسم آیینی ناشناخته در شهر بم هستند.

این اجساد که بعضا بصورت زنده به گور دفن شده اند، اکثرا بین ۱ تا ۵ ساله اند و شامل دوره زمانی‌ از گذشته تا حدود دویست سال پیش یا مربوط به بازه زمانی پس از مرمت حصار در اثر حمله افغان‌ها تا زمان ارگ در دوره قاجار هستند.

اخیرا جسد دو نوزاد دیگر در ارگ بم یافته شده مربوط به سال‌های پس از زلزله سال 1382، که احتمالاً هنگام کشف اجساد، شش ماه تا حداکثر دو سال بیشتر از زمان مرگ و تدفین آنان نگذشته است.

دکتر محمد مرتضایی گفته است که سال 1372 وقتی در ارگ مشغول مطالعات بوده خودش دیده است که نیروهای نگهبانی دم در خانم‌هایی را گرفته بودند که قصد تدفین بچه در ارگ را داشته‌اند.

اجساد قدیمی‌ تر کودکان در کفن‌های نقش دار دفن شده اند و می‌‌دانیم که بصورت شرعی کفن مسلمان نمی‌‌تواند منقوش باشد.

در طی‌ حفاری‌های گذشته پنج جمجمه انسان بالغ هم به صورت جداگانه پیدا شده که فقط جمجمه بوده و بدن ندارند و این موضوع را پیچیده‌تر می‌کند.


به گفته ی باستان شناسان در دو مورد، یکی از این کودکان با دستش خاک را چنگ زده و دیگری حتی کفنش را پاره کرده است.

امیرمحسن محمدی








۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

کارگران ایران پانزده سال بعد از دوم خرداد



اگر کمی‌، فقط کمی‌ می‌‌فهمیدیم اینکه پدر یک خانواده ۳ سال گذشته را صبح رفته کارخانه، عصر خودش را از چشم زن و بچه‌اش گم و گور کرده و نصفه شب خوابیده در رختخوابش تا صبح قبل از بیدار شدن خانواده فرار کند و دوباره بدون حقوق به کارخانه برگردد یعنی چه ... اگر ذره‌ای فقط ذره‌ای شرف داشتیم که بگوییم حتا در بردگی تاریخی نیز غذا و جای خواب را کارفرما تهیه می کرد و اینقدر هار نبود، اگر ثانیه‌ای صداقت داشتیم تا به دستاورد‌های واقعی‌ خاتمی برای طبقات محروم اعتراف کنیم ... کارگرانی که پانزده سال پیش گرسنه بودند اکنون دارند جان می‌‌دهند.

۱۳۹۱ خرداد ۱, دوشنبه

وزارت حقوق زنان فرانسه و جوان‌ترین وزیر زن



نجات بلقاسم وزیر حقوق زنان کابینه اولاند و جوان‌ترین عضو دولت چپ گرای فرانسه است.

او فعال سوسیالیست، نویسنده، مشاور حزب سوسیالیست فرانسه
، سخنگوی مبارزات انتخاباتی خانم رویال و معاون امور جوانان و زندگی‌ اجتماعی شهردار لیون بوده است.

نجات بلقاسم از موسسه ی مطالعات سیاسی پاریس فارغ التحصیل شده و دومین فرزند یک خانواده ۷ نفره است که
 در اکتبر ۱۹۷۷ در یکی‌ از روستا‌های مراکش متولد و به همراه پدرش به عنوان یک کارگر ساختمانی به فرانسه مهاجرت کرد.

*پ.ن: نجات بلقاسم ۷ سال پیش ازدواج کرده است!

۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۰, شنبه

اولین جلسه از کابینه چپ فرانسه با شلوار جین





در اولین جلسه کابینه چپ کشور فرانسه، وزیر ۳۷ ساله ی مسکن کابینه اولاند، خانم سیسیل دیولو، برای تحویل گرفتن میز با شلوار جین به کاخ الیزه رفت.
این کار موجب اعتراض شدید وزیر قبلی‌ شد که با عصبانیت به او گفت: برای تعطیلات آخر هفته نیامده‌ای که ... اینجا کاخ سلطنتی است!
در جلسه ی کابینه نیز اعضای دولت اولاند توجه ویژه‌ای به پوشیدن لباس‌های رسمی‌ نکرده بودند.
اولاند در انتخابات بار‌ها گفته بود: مى خواهم پس از سالها رنج بردن فرانسه از خودنمايى سرانش، رهبرى عادى باشم.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۲, جمعه

استاد پرویز شهریاری در تهران در گذشت


استاد پرویز شهریاری چهرهٔ ماندگار، ریاضی‌دان، مترجم، روزنامه‌نگار، فعال سیاسی در تهران در گذشت. 

او در سال ۱۳۰۵ خورشیدی در کرمان‌زاده شد و در آغاز زندگی سیاسی و دوران پرالتهاب سیاسی دههٔ ۲۰ به مبارزهٔ سیاسی و فعالیت در جریان چپ و مارکسیستی روی آورد. در ۱۳۲۴ در نوزده‌سالگی به عضویت حزب توده ایران پذیرفته شد. پس از ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و سوءقصد به جان محمدرضا پهلوی موجی از دستگیری آغاز شد و در فروردین ۱۳۲۸ شهریاری که عضو حوزه‌یی به مسئولیت احسان طبری بود برای اولین بار بازداشت شد و به زندان افتاد و پس از آن بارها در دوران محمدرضا پهلوی و جمهوری اسلامی به زندان افتاد. زبان روسی را در زندان فرا گرفت و دست به تألیف و ترجمه صدها کتاب زد.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبه

فراخوان وبلاگنویسان برای بازی وبلاگی در دفاع از آزادی بیان شاهین نجفی


تصور کنید معیار‌های برخی‌ از به اصطلاح روشنفکران ما در دنیا حاکم شود، یا باید بسیاری از هنرمندان از خواننده و فیلمساز و نویسنده و غیره را خفه کرد، آثار را ممنوع اعلام کرد یا در اصل دین و احکامش بازنگری کرد. اما راه سومی‌ وجود دارد: ما به آزادی مطلق بیان اعتقاد داریم.
امروز جمعه ما تعدادی از وبلاگ نویسان در حمایت از آزادی بیان شاهین نجفی و محکومیت حکم ارتدادی که برای او و سایر فعالان عرصه مجازی صادر شده است، هر کدام در وبلاگمان مطلبی هرچند کوتاه منتشر می‌‌کنیم شاید که نقطه ی پایانی شدیم بر حمله ی شدیدی که از دو جبهه ی اصول گرا و اصلاح طلب به "آزادی بیان" شده است.
ترجیح می‌‌دهیم مفاهیمی که در ترانه نقی‌ شاهین نجفی استفاده شده در این نوشته‌ها مورد بحث قرار بگیرد ولی‌ نه لزوماً، برای شرکت در این همگرایی، وبلاگتان
را در مورد آزادی بیان شاهین نجفی یا موارد مربوط به روز کنید هرچند کوتاه و لینک پستتان را در  این  آدرس پست کنید.

به ایونت این فراخوان در فیسبوک بپیوندید

 در همین رابطه:

آزادی بیان فتوای سیاه و سبز نمی‌‌شناسد، شاهین را نکشید

چند سانتی متر دیوار برای انقلاب، چند کامنت برای اصلاحات / امیرمحسن محمدی



فیسبوک برای ایرانی‌‌ها بایت کشی‌ می‌‌کند، عمل واقعی‌ ما از دست رفته و تن به یک دموکراسی زرد مجازی داده ایم، بالاترین هستیم که ناخودآگاه لینکی‌ را به اشتراک می‌‌گذاریم و استتوسی می‌‌نویسیم که بیشتر لایک و کامنت بگیرد، ما اسیر سلیقه زرد مخاطبین نا آگاه شدیم، رسانه‌ها هستند که سلیقه را در مخاطب بوجود می‌‌آورند اما در اینجا به علت عدم استقلال عمل روزنامه نگاران ما، این سلیقه به دست شور حسینی‌ عامه پسند داده شده است. ما فراموش کرده ایم رسانه‌ها می‌‌توانند جلوی سلیقه عمومی‌ در جهت پایبندی به اصول حرفه‌ای مقاومت کنند، همان دموکراسی بورژوا پارلمانتاریستی هم برای ما خوابی بیش نیست، ما رکن پنجم این داستان را نداریم، ما روزنامه نگاری مستقل نداریم.

لطفا مرا لایک نکنید، فیسبوک روزنامه نگاران سرشناس غیر ایرانی‌ را که می‌‌بینم خجالت می کشم، دوستانی که پروفایل‌های دوم و سوم برای خودشان درست کرده اند چه انگیزه‌ای دارند؟ چه معنی‌ دارد که دست چندم‌ترین ژورنالیست‌های ایرانی‌ برای خودشان فن پیج باز می‌‌کنند و سرشناس‌ترین ژورنالیست‌های جهان توئیتر را هم به زور بر می‌‌تابند؟ حالا بگذریم که داشتن صفحه ی فیسبوک بسیار نرمال تر از باز کردن پنج آی دی با ده‌ها هزار دوست است، آیا ما مهمان نوازیم؟ ما عاشق شهرتیم، ما برای کاسبی به فیسبوک می‌‌آیم، ما سوژه پردازی نمی‌‌کنیم ما خود سوژه هستیم.

فیسبوک را اشتباه گرفته ایم، هیچ ملتی به اندازه ی ما دوست فیسبوکی ندارد و اینقدر تنها نمانده است، معنی‌ بلاک، ریپورت، آنفرند و غیره برای ما متفاوت است، ما فکر می‌‌کنیم در مورد هرچیز باید نظر تخصصی بدهیم، با نظر هرکس مخالفیم کیبورد را توی حلقش فرو کنیم، با نظر هرکس موافقیم باید قربان صدقه ی جد و آبادش برویم، ما آدم‌ها را لایک می‌‌کنیم نه لینک‌ها را، تمام نگرانی‌ ما این است که تماسمان در فضای علنی فیسبوک به صفر برسد، می‌‌ترسیم ببینند بقیه و پشت صحنه با هم لاس می‌‌زنیم، فکر می‌‌کنیم اگر کسی‌ ما را آنفرند کرد انتهای دیکتاتور‌های جهان است، اگر بلاک کرد ما را ترور کرده است، اگر کامنتمان را دیر لایک کرد یا پاسخ نداد با دشمنمان در حال مذاکرات طوفنده و سازنده است، ما فیسبوک را با جلسه ی رهبری انقلاب یا هیأت دولت اشتباه گرفته ایم، ما فضای خصوصی و فیسبوک شخصی‌ آدم‌ها را به رسمیت نمی‌‌شناسیم، ما گند زده ایم.

 ما "همه فنّ حریف" هستیم، و یکی‌ در میان فریلنس ژورنالیست، به جای تولید روی دیوار خودمان تمام وقتمان را در هوم پیج می‌‌گذرانیم، اگر عادت‌های فیسبوکی خاص ایرانیان فیلم شود خنده زار عالم خواهیم شد، بهانه‌ای برای برای راسیسم علیه خودمان ... ما چه ملتی هستیم؟

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه

آزادی بیان فتوای سیاه و سبز نمی‌‌شناسد، شاهین را نکشید


شاهین نجفی برای بازداشت سال ۸۷ من و چند نفر دیگر از رفقا نامه‌ای منتشر کرد و و نوشته بود "تاریخ شما را فراموش نخواهد کرد" ، ما فراموش شدیم و شاهین تاریخ شد.
ما گند زدیم، تقریبا یک سال و نیم بعد وقتی‌ داشتم از ایران خارج می‌‌شدم تمام مسیر "هامون" بود و تجاوز و ترانه و ...


 شما‌ها باز هم گند زدید، اگر فلان یا بهمان هنرمند سبز یا اصلاح طلب ناخنش شکسته بود شبکه‌های مجازی را اشغال می‌‌کردید و با تمام شبکه ی زنجیره‌‌ای رسانه‌های غیر مستقل تان پشتش می‌‌آمدید.


شما‌ها دوباره گند زدید، شاهین نجفی در جریانات اخیر با جنبش خیابان‌ها همراه شد، حجاب پوشید و از مجید توکلی دفاع کرد اما حالا روز روشن به قتل تهدید می‌‌شود.


شما‌ها باز هم گند زدید، آزادی بیان را مثله نکنید، با ادعای دروغ آزدیخواهی پر روی پر رو با فاشیسم مذهبی‌ همراهی می‌‌کنید، شاهین باید بتواند آزادانه کنسرت داشته باشد، به استودیو برود و با جامعه ارتباط داشته باشد، شاهین سلمان رشدی نیست که در اتاقش بنشیند و بنویسد.


اشک ریختم وقتی‌ دیدم بیش از پانصد نفر صفحه‌ای را با عنوان سر شماری داوطلبان کشتن شاهین نجفی، لایک زده اند، آیات الله صافی کیست که برای آزادی بیان فتوای قتل صادر می‌کند؟ این پاسداران در تبعید که با او همراه می‌‌شوند کیستند؟ من اینجا چه می‌کنم با این یقه ی چرکینم؟


امیرمحسن محمدی 

در همین رابطه:

فراخوان وبلاگنویسان برای بازی وبلاگی در دفاع از آزادی بیان شاهین نجفی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

شعــــــــــــــــر شورش رها / ناشر: ناکجا / تاریخ انتشار: ۲۰۱۲.

برای خرید نسخه ی الکترونیکی این کتاب اینجا را کلیک کنید


پلیکان‌ها به شهر ما آمدند

این وسطی که با اعتماد به نفس ایستاده اول در کف آن پشت سری‌اش بود، 
اما سمت راستی‌ عشوه گرانه از راه رسید خرش کرد و آن پشت سری بی‌ نوا وا رفت!
* فوتو: بای خودم، امروز.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه

و آلتی که برای تجزیه در سرزمین بختیاری فرو شد



خوب اصلا بر فرض که در مورد فارسی‌ زبانان این نقشه را قبول می‌‌کنیم، این آلتی که در جنوب غربی ایران در سرزمین من یعنی بختیاری هم فرو کرده اند و به زور مارا خارج از ایران می‌‌خواهند به حساب بیاورند و همچنین حذف بخش زیادی از افغانستان و تاجیکستان هم به کنار، حق تعیین سرنوشت برای اقوام و ملت‌ها هم قبول، چه کسی‌ گفته که مناطق را باید از بر اساس قوم و زبان از هم جدا کرد؟ مگر همه ی کشور‌های جهان از یک قومیت و زبان تشکیل شده اند؟ از نظر من فدرالیسم قومی و نه فدرالیسم منطقه‌ای بسیار واپسگرایانه است، در باره ی ایده ی کنفدرالیسم اما بیشتر می‌‌توان حرف زد.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۶, شنبه

نسل بیت: جین و جاده و قزل آلا / امیرمحسن محمدی

برای شنیدن این برنامه که نخستین بار در رادیو مارژین منتشر شده است  اینجا  را کلیک کنید
 
پانزدهم اگوست ۱۹۶۹ - حدود ۱ میلیون نفر از هیپی‌ها و طرف داران موسیقی‌ راک و بلوز از سراسر آمریکا به سمت دریاچه ی سفید در نزدیکی‌ شهر وود استاک در ... می‌رن تا برای آزادی و علیه جنگ آواز بخونن و از صلح و برابری و زندگی‌ اشتراکی حرف بزنن.
بیشتر از نصف این جمعیت توسط پلیس متوقف میشن اما با وجود هشدار ها، فرشتگان جهنم یعنی همون دسته‌های موتور سوار هایی که با ظاهر‌های متفاوت و خشن میشناسیم امنیت مراسم رو به عهده می‌‌گیرن ... پلیس نمی‌تونه حرف اضافه بزنه و وود استاک سال ۶۹ تا روز چهارم ادامه پیدا می‌‌کنه.
بعد از تموم شدن جنگ جهانی‌ دوم حاشیه‌های جامعه ی آمریکا علیه متن مسلط شورش می‌‌کنن، یه جنبش عمیق فرهنگی‌ - ادبی‌ و یه حرکت ریشه دار اجتماعی که توی همه بخش‌ها از موسیقی‌ راک و بلوز گرفته تا جنبش دانشجویی ... از هیپی گری گرفته تا جنبش برابری طلبی و جنبش صلح. جامعه ی آمریکا تا دهه ی ۷۰ به شدت بر افروخته میشه ... و وقتی‌ که سعی‌ می‌‌کنی‌ این تحولات اجتماعی رو ردیابی یا بهتر بگم ردزنی کنی‌ در اکثر موارد به یه اسم در دهه ۵۰ میرسی‌: بیت جنریشن یا همون نسل بیت خودمون.
نسل بیت سربازان شوریده ی آزادی در آمریکایی امروز بودند ... ایالات متحده‌ای که تمام شب سرفه می‌‌کنه و نمیگذاره بخوابیم.
نسل بیت یه جنبش اجتماعی ادبی امریکایی بود که توی دهه ی پنجاه در محیط های فرهنگی در سانفرانسیسکو و گرین ویلیج نیویورک شروع به کار کرد. اونا به جسارت و خلاقیت بدون مرز مبتلا شده بودن.
راستش خود واژه ی "بیت" بیشتر منو یاد شورش، دود سیگار و هیجان میندازه اما خود صفت انگلیسی "بیت" که اولین بار هانکه به کرواک معرفی‌ کرد به معنی‌ خسته و بی‌ رمق هست.
هسته‌ي اصلي و مركزي اين گروه را جك كروك، آلن گينزبرگ، نيل كاسادي و ويليام باروز تشكيل مي‌دادند. آن‌ها در دهه‌ي چهل هم‌ديگر را در حومه‌ي منهتن ديدار مي‌كردند و بعداً، به سان فرانسيسكو، مهاجرت كردند و در آن‌جا بود كه با پيوستن گَري سيندر، لارنس فِرلينگِتي، مايكل مَك كِلاو، فيليپ والِن و تعدادي ديگر به آن‌ها، اين گروه وارد مرحله‌ي تازه‌اي شد و آرام آرام شكل يك جنبش را به خود گرفت.
در سال 1948 مجله‌ي نيويورك تايمز گفت‌وگويي رو با جك کرواک ترتيب داد. کرواک اونجا گفت: بيت در مرحله‌ي اول در بر دارنده‌ي نوعي برهنگي ذهني است.
برای اینکه به اهمیت نسل بیت بیشتر پی‌ ببریم کافیه که فقط درباره ی یکی‌ از آثار این نسل یعنی رمان "در جاده" که سال ۱۹۵۷ توسط جاک کرواک نوشته شده  حرف بزنیم. رمان در جاده آسوده گی خیال و رفاه جامعه ی آمریکا رو بعد از جنگ جهانی‌ دوم شدیدا به چالش می‌‌گیره و خبر از تغییر وجدان در آمریکای اون روز میده.
اولین کارکرد رمان جاده‌ها این بود که بیشتر از یک تریلیون شلوار جین لوئیز و دستگاه قهوه ساز به فروش بره و بچه‌های زیادی بزنن به جاده. چون جک کرواک سه هفته ی تمام یک نفس پشت ماشین تایپ گنده و بد قواره قهوه ی غلیظ خورده بود و یه رمان تکون دهنده نوشته بود.

این رمان روح زمانه ی جامعه شد. روندی رو درست کرد که به فرهنگ جوونا معروف شد و حتا زندگی‌ آدم هایی مثل باب دیلن و تام ویتس رو متحول کرد و کلی‌ فیلم و ترانه و موسیقی‌ ساخته شد.
دوازده سال بعد هم کرواک میمیره، بعضی‌‌ها گفتن در اثر مصرف زیاد الکل کبدش مشکل پیدا کرد اما دوستای‌ نزدیکش میگن جک دق کرده بود. اون مثل اکثر نویسنده‌ها حساس و زود رنج بود و تحمل نمیکرد وقتی‌ میدید رمانش مسول همه ی رفتار‌های افراطی دهه ی معروف ۶۰ داره معرفی‌ میشه.

ادبيات بيت، وحشي و رام‌نشدني است، مشكل عمده‌ي اعضاي گروه بيت براي ساليان سال، چاپ آثارشان بود و اين موضوع خيلي قابل اهميت است كه چطور آن‌ها در سال‌هايي كه اميدي به چاپ و استقبال آثارشان نمي‌رفت، با دل‌گرمي به ادامه‌ي كار فكر كردند. ناشران معتقد بودند نوشته‌هاي آن‌ها غيرقابل فهم است و بنابراين ارزش چاپ كردن ندارد.

نسل بیت بخشی از حاشیه ی آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم بود که میشه ادعا کرد، برمتن مسلط غلبه کردن. من از بمب اتم، هیروشیما، جنگ سرد، جناب مک کارتی، تلويزيون، آپارتاید  و جنگ ویتنام حرف نمی زنم. حرف من قصه ی یه "نه" بزرگه به همه ی اینا.  من از هوشیمین، مالکوم ایکس و ماهی قزل آلا حرف می زنم. نسلی که خلافِ جریان شنا کرد و جریان شد

خبر رادیو فردا در مورد تظاهرات برلین کذب محض است!



متاسفانه علی‌ رغم تکذیب و توضیح طرف ایرانی‌، نه تنها این رسانه گزارشش را اصلاح نکرده که همچنان تا لحظه ی برگزاری تجمع خبر بالاست، تظاهراتی که هم اکنون در برلین در حال برگزاری است هیچ ارتباطی‌ با کمپین "عشق اسرائیل" ندارد. 

شگفت آور اینکه وقتی‌ رویدادی یک "طرف ایرانی‌" دارد رسانه ی فارسی‌ به خبر یک وبسایت دست چندم و راست گرای اسرائیلی استناد کند.
بر اساس بیانیه وظایف و حقوق روزنامه نگاران مونیخ، باید شهامت اصلاح اطلاعاتی که نادرستیشان اثبات شده را داشته باشیم.



بعد التحریر:  وقتی‌ یه ماجرا به علت "دربرگیری" ایران انعکاس داده میشه، گزارش از طرف ایرانی‌ باید گرفته بشه، وقتی‌ خبر کذب داده میشه باید تکذیبیه طرف مقابل انعکاس داده بشه، حداقل اگه اینقدر وابسته هستیم، توی متن اصلاح شده جدید عدم ارتباط ماجرا با کمپین عشق تکرار بشه، مخصوصاً وقتی‌ اینقدر حساسیت برای طرف ایرانی‌ در مورد وابستگیش به اون کمپین وجود داره و بعضی‌‌هاشون حتا بیانیه علیه اونا امضا کردن، این رند بازی‌های اپوزیسیون باید تموم بشه!

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۴, پنجشنبه

مجموعه شعر ممنوع الچاپ جیغ کبود


مجموعه شعر "جیغ کبود" را که پس از ثبت، توسط وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی ممنوع الچاپ اعلام شد را
 از اینجا دریافت کنید.

 از متن یکی‌ از شعر ها:

داد میزنم اهاااااااااااای
مردمی که مرده اید
انبساط انفجار را می‌شنوید؟
مردمان پوستتان وا رفته
و ترک خورده دلم من
چشم هامان بی‌ فروغ است
دروغ است
اگر می‌‌خندید
متلاشی شده ام
و کسی‌ صدای انفجار اعصاب مرا می‌‌شنود