صفحات

۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

نگاهي به كتاب " گفتمان و ترجمه " نوشته ي علي صلح جو



 تحليل ساختارگفتماني متن

 امیرمحسن محمدي                  

 گفتمان عبارت است از چگونگي توليد و سامان گرفتن يك متن-كتبي يا شفاهي-از جانب توليد كننده و فرايند درك آن از جانب مجاطب ، واژ ي گفتمان را اولين بار داريوش آشوري ساخت و لطف اله يار محمدي در دومين كنفرانس زبانشناسي نظري و كاربردي در سال 73 أن را اعلام كرد .
بطور خلاصه مي توان گفت كتاب " گفتمان و ترجمه" ادعا نامه ايست عليه ترجمه ي تحت اللفظي و يا اينكه دفاعيه ايست از  تر جمه هايي كه اين روزها با بهانه هايي واهي  به عدم حفاظت از امانت محكوم شده و با عنوان ترجمه هاي غير دقيق حذف    مي شوند . برداشت ميكانيكي از صحت و امانت يادگار قرن نوزدهم و كسانيست كه تسليم محض ساختارهاي زبان مبدا بوده و هستند ، در كتاب گفتمان و ترجمه مبحث جديد گفتمان در قالب زبان فارسي نوشته شده است و ارتباط مسائل ترجمه با اين مفهوم شرح داده شده است ،اين موضوع در ايران كاملا تازه است و با وجود اينكه بسيار تخصصي است مطالعه ي أن نه فقط براي دانشجويان زبانشناسي بلكه تمام كساني كه به مباحث ترجمه علاقه مندند و همجنين براي مترجماني كه عملن در كار ترجمه اند مفيد است  كتاب حاصل توسط  صلح جو در سه فصل  نگاشته شده است كه به ترتيب عبارتند از زبان در عمل ، متن و فرهنگ و گفتمانها تا چه حد مي توانند به هم نزديك شوند ، علي صلح جو در فصل اول در ابتدا به چيستي گفتمان مي پردازد و تلاش كرده تا به تعريفي از گفتمان دست پيدا كند با اين وجود براي درك بيشتر  از نظريه توانش زباني و توانش ارتباطي نوام چامسكي استفاده كرده و توانش ارتباطي را چيزي جداي از توانش زباني و از طريق تعامل زباني با دنياي واقعي مطرح مي كند ، گفتمان مربوط به قواعد بزرگترى از جمله است و مى تواند بين جملات ارتباط منطقى بوجود أورد تا نهايتا به متني منسجم كه بين پاراگرافهايش ارتباطي منطقي وجود دارد دست بيدا كنيم، اگر توانش ارتباطي (توانش توليدي نويسنده و توانش دريافتي خواننده )شكل بگيرد مجاطب ميتواند از متن خوب و منسجم و بسامان لذت ببرد ، از نظر كرايس ارتباط سالم و كامل چهار شرط دارد كه عبارتند از كميت ، كيفيت ،ربط وشيوه ي بيان و با بوجود آمدن اختلال در هر كدام پيوند و پيوستگي متن يا انسجام زباني ارتباطي مختل خواهد شد .
فصل دوم كتاب كه به موضوع متن و فرهنگ اختصاص دارد در ابتدا تفاوت ساختاري متن در فرهنگهاي گوناگون  را ارائه مي كند چرا كه به عنوان مثال نظام گفتماني دردو زبان فارسي و انگليسي از لحاظ ساختاري متفاوت هستند اگر چه در هنگام ترجمه شم زباني و ساختار طبيعي بعضي مواقع راهگشاي مناسبي است اما تحميل ساختار گفتماني يك زبان بر زبان ديگر به پيدايش متن منجر نخواهد شد و چيزي كه متن نباشد بطور كامل درك نخواهد شد جرا كه نظام گفتماني ساختار زبان مبدارا بر زبان مقصد منطبق مي كند .
گفتمان پويا و متن ايستاست ،گفتمان فرايند و ديگري فراورده است و به سخن ديگر گفتمان عناصر و شرايطي است كه متن را بوجود مي آورد و مبحث تحليل گفتمان كه به تازگي بر نظريه ترجمه و نقد ادبي تاثير بسزايي داشته است، اما در دوراني كه در غرب بحث تحليل گفتماني داغ بوده  ترجمه و نقد ادبي تاثير لازم را از آن نگرفته اند كه هم اكنون نتيجه ي آن در روش ويرايش امروز ما به چشم ميخورد . مباحث ادبي سنتي مانيز هم به بلاغت (بحث در سطح متن) نظر داشت هم به فصاحت (بحث در سطح جمله). به نظر مي رسد يكي از دلايل غيبت مسائل بلاغي در مباحث ترجمه در ايران ذاتي بودن محتوای آن باشد، فصاحت را راحت تر ميتوان مهار كرد تا بلاغت ، در مورد ويرايش هم بايد نگاهي بلاغي داشته باشيم نه صرفا دستوري ، مبحث نسبتا جديد گفتمان زماني آغاز شد كه برخي از زبانشناسان به اين نتيجه رسيدند كه زبان را بايد در واحدهايي فرا تر از جمله تحليل كرد .تحليل جمله در نهايت دستور زبان سنتي را مي سازد حال آنكه تحليل گفتماني در واقع از دستور به بعد را آغاز مي كند و زبانشناسي متن را مي سازد . يكي از عرصه هاي جالب گفتمان محل تلاقي آن با دنياي ترجمه است كه امروزه با گرايشي گفتماني تحليل مي شود دكتر علي صلح جو كوشيده است اين مبحث پيچيده را از بافت فرهنگي بيگانه بيرون كشد و به درون بافت زبان فارسي بياورد و چند و چون آن را باز نمايد و مطلبي خواندني در نتيجه فهميدني عرضه كند . مطالعه ي اين كتاب براي دانشجويان رشته ي زبانشناسي ، ترجمه و ساير علاقه مندان مبحث متن بسيار تعيين كننده مي باشد .

هیچ نظری موجود نیست: