مشق مرگ را مى نوشتند
ده سال پیش در چنین روزی برابر با اول سپتامبر جدایی طلبان اسلامگرای چچن در روز اول سال تحصیلی با حمله به یک مدرسه ۱۱۰۰ نفر شامل ۷۷۷ دانش آموز، والدین و معلمان مدرسه را به گروگان گرفته شدند که در نهایت، حداقل ۳۳۴ گروگان از جمله ۱۸۶ کودک کشته شده و صدها نفر زخمی شدند.
تروریستها همه را به درون سالن ورزش برده و اقدام به بمب گذاری در سالن کردند. مواد منفجره از ستونها و حتی از میله بسکتبال آویخته شده بودند. سیمهایی که به بستههای انفجاری متصل شده بود در جایی بالای سر ردیفهای به هم چسبیده بچهها به فعال کنندههای انفجاری متصل شده بودند. تندروان اسلامی خواستار خروج نیروهای روسیه از منظقه چچن بودند.
مذاکرات با گروگانگیرها سه روز طول کشید، جدایی طلبان اعلام کرده بودند به گروگانها آب نخواهند داد، کودکان از تشنگی شدید بیتاب و بیهوش میشدند و به دلیل گرمای زیاد لباسهایشان را درآورده بودند.
در طی سه روز بین ۱۰ تا بیست گروگان کشته شده بودند، سرانجام به ۶ نفر غیر مسلح اجازه داده شد برای انتقال اجساد وارد شوند، شاهدان عینی میگویند آنها حتی جلیقه ضدگلوله نپوشیده بودند، ناگهان صدای مهیب یک انفجار سالن ورزشگاه را پر کرد و دو نفر از کسانی که منظور انتقال اجساد وارد شده بودند هدف گلوله قرار گرفتند، جنگ نهایی آغاز شده بود. غیر از احتمال انفجار عمدی توسط تروریستها، گزارشهایی حاکی از فعال شدن تصادفی ضامن توسط یکی از زنان گروگانگیر است، گزارش دیگری نیز از سقوط و انفجار بمبی که به حلقه بسکتبال بسته شده بود حکایت دارد. به دنبال درگیریها بمبها منفجر شدند، کودکان با بدنهای برهنه پاره پاره شدند و سوختند، زنان مردند، وقتى زنگ آخر خورد آنها داشتند مشق مرگ مى نوشتند.
ده سال پیش در چنین روزی برابر با اول سپتامبر جدایی طلبان اسلامگرای چچن در روز اول سال تحصیلی با حمله به یک مدرسه ۱۱۰۰ نفر شامل ۷۷۷ دانش آموز، والدین و معلمان مدرسه را به گروگان گرفته شدند که در نهایت، حداقل ۳۳۴ گروگان از جمله ۱۸۶ کودک کشته شده و صدها نفر زخمی شدند.
تروریستها همه را به درون سالن ورزش برده و اقدام به بمب گذاری در سالن کردند. مواد منفجره از ستونها و حتی از میله بسکتبال آویخته شده بودند. سیمهایی که به بستههای انفجاری متصل شده بود در جایی بالای سر ردیفهای به هم چسبیده بچهها به فعال کنندههای انفجاری متصل شده بودند. تندروان اسلامی خواستار خروج نیروهای روسیه از منظقه چچن بودند.
مذاکرات با گروگانگیرها سه روز طول کشید، جدایی طلبان اعلام کرده بودند به گروگانها آب نخواهند داد، کودکان از تشنگی شدید بیتاب و بیهوش میشدند و به دلیل گرمای زیاد لباسهایشان را درآورده بودند.
در طی سه روز بین ۱۰ تا بیست گروگان کشته شده بودند، سرانجام به ۶ نفر غیر مسلح اجازه داده شد برای انتقال اجساد وارد شوند، شاهدان عینی میگویند آنها حتی جلیقه ضدگلوله نپوشیده بودند، ناگهان صدای مهیب یک انفجار سالن ورزشگاه را پر کرد و دو نفر از کسانی که منظور انتقال اجساد وارد شده بودند هدف گلوله قرار گرفتند، جنگ نهایی آغاز شده بود. غیر از احتمال انفجار عمدی توسط تروریستها، گزارشهایی حاکی از فعال شدن تصادفی ضامن توسط یکی از زنان گروگانگیر است، گزارش دیگری نیز از سقوط و انفجار بمبی که به حلقه بسکتبال بسته شده بود حکایت دارد. به دنبال درگیریها بمبها منفجر شدند، کودکان با بدنهای برهنه پاره پاره شدند و سوختند، زنان مردند، وقتى زنگ آخر خورد آنها داشتند مشق مرگ مى نوشتند.