صفحات

۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

زخم عفونی‌ سینما رکس آبادان بسته نخواهد شد


امیرمحسن محمدی: به امروز که رسیدیم دقیقا ۳۴ سال از فاجعه‌ی آتش سوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ گذشته است، دقیقا ۲۵ سال بعد از کودتای امریکایی و ضد کمونیستی آژاکس در سال ۱۳۳۲، این زخم هنوز باز است، قربانیانش بالای سر ما می‌‌چرخند و به خونخواهی فریاد می‌‌زنند.

روایت‌ها و آمار‌های مختلفی‌ از ماجرا هست، منابع رسمی‌ آن زمان تعداد جانباختگان را ۳۳۷ نفر اعلام کرده‌اند و گزارش‌های دیگر ارقام ۴۳۰، ۵۶۰ و ۶۳۰ نفر را تایید کرده‌اند اما چیزی که واضح است در ساعت ۲۱:۴۵ شب ۶۵۰ نفر بلیط خریده بودند و از میان تنها ۱۰ نفر توانسته‌اند با شکستن یکی‌ از در‌ها خود را نجات دهند. از میان تعداد زیاد اجساد به علت سوختگی بیش از حد تنها ۱۰۳ نفر شناسایی شدند و بقیه را ناچار در گورهای دسته جمعی‌ به خاک سپردند.

اسلام گرایان و بخشی از چپ‌ها از همان روزهای اول انگشت اتهام را به سوی دیکتاتوری پهلوی گرفتند، طراحی‌ عملیات دقیق انجام شده بود تا در زمان نمایش فیلم گوزن‌ها که نقش دوم آن بصورت تیپیک یک چریک فدایی خلق بیش از ۶۰۰ نفر سوزانده شوند و به شدید‌ترین شکل ممکن افکار عمومی‌ را جریحه دار کند.

از سوی دیگر بر اساس اسناد و روایت‌های مختلف اسلامگرایان و افراد نزدیک به جمهوری اسلامی متهم اصلی‌ این پرونده هستند. بهرام چوبینه در کتاب پشت‌پرده‌ی انقلاب اسلامی، براساس گفتگویی با حسین بروجردی که از متهمین پرونده نزدیک به حزب موتلفه‌ی اسلامی، ادعا می‌‌کند که سید علی‌ خامنه‌ای با نام مستعار عبدالله مواد آتشزا را به آنها رسانده بوده است. اما حسین تکبعلی‌زاده از متهمین اصلی‌ پرونده در جریان اعترافتش سید محمد علوی تبار، فرماندار آبادان و نماینده‌ی مجلس در دوره‌های اول و دوم را به عنوان عامل اصلی‌ معرفی‌ کرده است.

روایت محمدرضا‌ پهلوی شاه سابق ایران نیز با همه تفاوت دارد، او در کتاب پاسخ به تاریخ می‌‌نویسد:
«مقصر واقعی به عراق گریخت و در آنجا دستگیر شد. اعترافات او ثبت شد. ولی قضاتی که مرعوب شده و یا جبون بودند بر این قضیه سرپوش گذاشتند.»

در یکی‌ از پست‌های قبلی‌ وبلاگم در مورد زلزله‌ی آذربایجان توضیح داده بودم که روانشناسان اجتماعی این قبیل حوادث را چگونه تحلیل می‌‌کنند و چگونه یک فاجعه به مثابه "سپر بلای پیشداوری" می‌‌تواند موجب همبستگی‌ عمومی‌ شود. همانگونه که در ژاپن بوراکومین‌ها و اروپای جنگ جهانی‌ دوم یهودیان "سپر بالا" شدند، در ماه‌های قبل از انقلاب اسلامی نیز جانباختگان سینما رکس آبادان کاتالیزور پیشداوری برای بالا گرفتن شعله‌های انقلاب شدند.

متاسفانه جعبه‌ی سیاه آتش‌سوزی سینما رکس تاکنون به درستی‌ رمز‌گشایی نشده است و بسیاری از روایت‌های موجود از حادثه بی‌ طرفانه نیستند، هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها از این واقعه‌ی تلخ، تعداد زیادی از اعضای خانواده و بستگان قربانیان مراسم سالگرد آتش‌سوزی را در قبرستان آبادان برگزار می‌‌کنند.

این درد بی‌ امان تاریخ هستیِ‌ ماست، هر فرد یا جریانی که عاملیت این فاجعه را داشته باشد به جنات علیه بشریت محکوم است چه شیخ، چه شاه و چه عامل خارجی‌.

*عکس: اجساد جانباختگان حادثه، روزنامه اطلاعات، سال ۱۳۵۷

هیچ نظری موجود نیست: