صفحات

۱۳۸۶ مهر ۱۶, دوشنبه

شرمنده ام که بگویم کارخانه ی گربه سازی

پروردگارا روا مدار که ظالمی را در مظالم کردارش بستایم ، کسانی که برای تسکین عقده ی فرعونیت خود عقیده را دستاویز می کنند و دست و پا شکسته و طوطی وار از اصل و فرع عقیده چیز هایی به خاطر میسپارند و به نفع خود تحریف و تعریف می کنند ، کسانی که خود برتر بینی را در تخریب دیگران می جویند ، کسانیکه همه ی همه ی کارها و همه ی امور را در انحصار خود می دانند ، کسانی که ریاست طلبند ، کسانی که می خواهند مراد باشند و مرید داشته باشند ، کسانی که در وقت افتادگی چاپلوسند و در وقت قدرت خدایی فروشند ، کسانی که به معرض شیطان مبتلا هستند و کسانی که به معرض آدم ، کسانی که بنای شخصیت خود را بر دروغ میگذارند ، کسانی که ظن و گمان یا جهل خود را علم می پندارند ، کسانی که با دروغ خود را نیز می فریبند ، کسانی که مثل جیوه بی قرارند و هر زمان خط عوض می کنند ، کسانی که با عقیده پیمان می شکنند و یا آن را تحریف می کنند ، کسانی که به آرمان های خود و دیگران خیانت می کنند ، کسانی که با عقیده تجارت می کنند ، کسانی که هر استعدادی را از بین می برند و بالاخره کسانی که به بهانه ی عقیده خود را مالک و خدا می کنند بنا به آموزه های صریح وحی همگی در مکتب آزادی اسلام راستین و آن تلقی مصلوبی که به اعدام و مثله کردن منصور حلاج ها ، سهروردی ها و عین القضات همدانی ها و دیگران بسیار بسیاری که بنا به سنت نخبه کشی ما و با مهر امضای خدایی که خود بودند را به شهادت رساندند مصداق بارز ظالمان هستند و خدایی که همین نزدیکیست وعده ی عذابی غریب الوقوع را چنان داده که پیشتر بر قوم هایی که در گناه اصرار داشتند بسیار رفته بود اما اینان خود را نیز فریب داده اند.
جناب آقای رامشت !
اکنون صراحتاً با شما سخن می گوییم ، ما فرزندان انبوه سرزمینی هستیم که نبض آزادگیش قلب سخت تر از سنگ یا نفس ظالمان عالم را به شماره انداخته اند ، کار ما دانشجویان دانشگاه اصفهان ِ شما به کجا رسیده است که رئیس دانشگاه صراحتاً از دانشجویان می خواهد که « شما باید مثل بچه گربه باشید» ؟ وا اسفا اسفا که حالا دیگر اگر همه ی ما از غصه بمیریم رواست ، آخر توهین و تحقیر دانشجو مگر تا چه حد امکان پذیر است که دیگر کارخانه ی گربه سازی!!! ساخته می شود و حمایت می شود؟
جناب آقای رامشت !
هنگامی که حضرت آقای معاون علناً خود را «فراقانونی» می داند و با غرور و خوشحالی این فرا قانونی بودن را در جمع دانشجویان عنوان می کند باید نتیجه می گرفتیم که نفاق چه ابعاد بزرگی دارد ، حالا دیگر مسائلی مانند ارزش و کرامت دانشجو (بخوانید گربه) و مسائل مهم و حیاتی دیگری مانند آزادی و مطالبات مدنی با پیکری پاره پاره درون تابوت سیاه پوپولیزم دراز کشیده و گربه های گریان آنها را بدرقه ی رفتن به زیر خاک می کنند .
جناب آقای رامشت !
از نقل و انتقالات و جابجایی ها و انتصابات هم چیز زیادی برای گفتن باقی نمانده است چرا که این از کمترین هزینه هاییست که با این به اصطلاح «دیگرگربه انگاری» پرداختنِ آن به وضوحِ خورشید مشاهده می شود و وای بر کسی که بر این بی عدالتی هایی که به نام عدالت خواهی اعمال می شود سکوت کند چرا که بی شک معدل نامه ی اعمالش زیر ده خواهد شد ، او سه ترم دیگر نیز بصورت متوالی! در 18 تیر ، انتخابات نهم و مجلس هفتم مشروط شده است و در این گربه خانه ی ستاره دار عنقریب اخراج آموزشی ، اخلاقی ، فکری و ... خواهد شد ، دیگر چه می توانم بگویم هنگامی که برای دانشجو هیچ واکنشی غیر از یک صوت سه حرفی حیوانی ( میو) متصور نشده است ، به خدا که ادبیات مطایبه و زبان طنز دارد هق هق می کند و بار این همه بی عدالتی را با هیچ کلمه ای بر نمی تابد، ابعاد این ظلم به دانشجو چنان گسترده شده که درست مانند خودِ چادرِ سیاهِ شب تمام زوایای فکر می پوشاند و اختناق اندیشه گلوی آزادی را آنچنان می فشارد تا خون هم حتی اجازه ی به راه افتادن نداشته باشد .
جناب آقای رامشت ! ریاست محترم گربه گاه اصفهان!
شما که این چنین به جای اینکه بنا به توصیه ی اکثریت مسئولین از عرصه ی حضور دانشجویان آزادی خواه دفاع کنید و فراموش نکنید مقام رهبری مملکت هم بارها سیاسی و آگاه بودن دانشجویان را خواسته است چنان فضا را بسته اید که تشبیه مصلوب بر صلیب حتی کمترین شباهت را به شرایط امروز دانشگاه ندارد ، با این شتاب به کجا می خواهید بروید؟ این دستپاچگی و ترس ناشی از چیست؟
آقای دکتر رامشت!
حالا که فضا را برای کوچکترین اعتراض و

هیچ نظری موجود نیست: