این مطلب به فارسی نخستین بار در وبسایت سوسیالیست آلترناتیو استرالیا در این آدرس منتشر شده است.
ترجمه این مطلب را رفیق عزیزم افشین نیکوسرشت انجام داده، اگر در بعضی قسمت ها فارسی آن روان نیست به علت این است که جهت ترجمه به انگلیسی نوشته شده و در ابتدا تصمیم برای انتشار متن فارسی آن نداشتیم. به ناچار از جمله های کوتاه و واژه های رایج تر برای مخاطب استرالیایی و انگلیسی زبان استفاده کرده ام.
بسیاری از مردم پایتخت ایران روز سوم اکتبر اقدام به اعتصاب و تظاهرات خیابانی کردند. آنها به گرانی شدید و افزایش نرخ دلار اعتراض داشتند و بازار تهران را به نشانه اعتصاب تعطیل کرده بودند. آنها شعارهایی علیه گرانی موجود، حکومت دیکتاتوری و دولت محمود احمدی نژاد سردادند. در نهایت اقدام به آتش زدن و شکستن مبلمان شهری و وسایل خیابان ها کردند که به شکل بسیار خشونت آمیزی توسط پلیس ضد شورش سرکوب شدند. برخی رسانه ها اخباری در مورد کشته شدن یک نفر و زخمی شدن دو نفر منتشر کردند که به تایید نرسیده است.
اعتصاب در روز چهارم اکتبر به بازار شهرهای دیگر ایران از قبیل اصفهان، تبریز، مشهد، کرمانشاه و اهواز کشیده شد. اتفاقی که دو جنبه داشت، اگرچه سرمایه داری سنتی از قبیل مقامات «حزب موتلفه اسلامی» که به دلیل تحریم ها منافعش در خطر افتاده در سازماندهی آن شرکت کرده است، بخشی از بازار تهران در اختیار راست سنتی است و آنها به دلیل به خطر افتادن منافع اقتصادیشان مجبور به همراهی با جریان اعتراضات شدند، اما در نهایت این «مردم» بودند که به خیابان ها آمدند و علیه وضع موجود شعار دادند. صنف بازار اتحادیه اصناف و بازاریان تهران پس از رادیکال شدن و به خشونت کشیده شدن تظاهرات، علیه مردم بیانیه ای صادر کرده و رفتارهای آنها را محکوم کرده است.
تقریبا به شکل روزانه اخبار متعددی از اعتصاب کارگران ایران با خواستهای اقتصادی به زبان فارسی منتشر می شود. اما می توان اسم اتفاق اخیر در تهران را «شورش گرسنگان» گذاشت. شورش گرسنگان در سال های گذشته باز هم اتفاق افتاده است. در اعتراض به افزایش شدید قیمت بنزین در اکثر شهر های ایران تظاهرات خشونت آمیز اتفاق افتاده است، چند ماه پیش هم اعتراضات زیادی در مورد افزایش قیمت «مرغ» اتفاق افتاد. متاسفانه در مورد اعتراضات به قیمت مرغ بسیاری از ایرانیانی که وضعیت مالی خوبی دارند یا در خارج از کشور زندگی می کنند با نگاهی طنز آمیز اقدام به تمسخر آن کردند. در صورتی که کمتر از 10 درصد مردم داخل کشور به اینترنت دسترسی دارند و حمایت یا تمسخر از سوی اپوزیسیون راستگرا که معمولاً در اینترنت منتشر میشود تفاوتی در میزان گرسنگی و فقر آنها نمی کند.
این سبک از شورش مردمی، شورش گرسنگان، که در گذشته در مورد بنزین و مرغ هم بوجود آمده بود یک ویژگی خاص دارد، هیچ جریان مشخص سیاسی اپوزیسیون در آن شرکت ندارد، بر خلاف اعتراضات جنبش سبز که بعد از انتخابات ایران شروع شد، خود جوش بوده و مردم هیچ شعار خاص با رنگ و نماد خاصی را استفاده نمی کنند. شورش مردمی گرسنگان با دو شرط بوجود می آید، پوزیسیون حکومت درمورد کاهش فشار اقتصادی بر روی مردم و طبقات پایین جامعه ناتوان باشد، از طرف دیگر اپوزیسیون حکومت هم امکان توانایی سازماندهی اعتراضات مردم را نداشته باشد. در جریان موجود تنها طیف وابسته به بازار باقی مانده که به دلیل اینکه تنها منافع شخصی خودشان را درنظر می گیرند سازماندهی اعتراضات برایشان جدی نبوده است و در نتیجه اعتراضات بصورت خودجوش ادامه پیدا کرده است.
واکنش به اعتراضات
بسیاری از سبزها به دلیل اینکه بازار تهران به صورت سنتی در اختیار راستهای اصولگرا است از این اعتراضات حمایت نکردند. برخورد شخصی من نیز با برخی از نیروهای افراد چپ و کمونیست هم که گرایشات سکتاریستی بیشتری دارند این بود که به بهانه اینکه اعتراض مردم کارگری نیست در مورد آن سکوت کردند. بعضی از نیروهای راست سنتی ادعا کردند که نیروهای طرفدار احمدی نژاد در سازماندهی اعتراضات شرکت داشته اند. بعضی از نیروهای راست حکومتی از طریق رسانه های امنیتی نزدیک به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند اسراییل و نیروهای اپوزیسیون راست ایران در سازماندهی این اعتراض شرکت کرده اند. اما نکته مهم در این بحث این است که کسانی که در خیابان اعتراض رادیکال انجام دادند تنها مردم گرسنه بودند.
کاهش شدید ارزش پول ایران وافزایش قیمت دلار غیر از تحریم اقتصادی دلیل مهم دیگری هم دارد. دولت اصلاح طلب محمد خاتمی تلاش زیادی کرد که سوبسیدهای دولتی را از کالاهای اساسی حذف کند. پس از آن دولت احمدی نژاد برای رسیدن به اقتصاد بازار آزاد این پروژه را به پایان رساند و از همان زمان موج گرانی شدید در ایران شروع شد. صندوق بین المللی پول از سال 2008 اسناد مختلفی منتشر کرده و ایران را برای حذف سوبسیدهای دولتی تشویق کرده است. از جمله در ماه جولای و آگوست سال گذشته، صندوق بین المللی پول دو سند منتشر کرد و ضمن تشویق ایران از سایر کشورها نیز می خواهد که تجربه ایران را عملی کنند. )
طبقه کارگر ایران زیر فشارهای اقتصادی در حال فلج شدن است. تابستان گذشته دو مرتبه طومار با حدود 20 هزار امضا به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آقای شیخ الاسلامی فرستاده اند، آنها در این نامه ها به پایین بودن دست مزدها، حقوق عقب مانده و شرایط بد اقتصادی موجود شدیدن اعتراض کرده اند. کار به جایی رسیده که وزیر اطلاعات آقای حیدر مصلحی جمهوری اسلامی در نامه ای به مقامات بالاتر نسبت به ایجاد شورش های اجتماعی در اعتراض به شرایط بر اقتصادی هشدار داده است. در شرایط حاضر جامعه ی ایران مانند انبار باروت است که برای منفجر شدن فقط به یک شعله احتیاج دارد.
متاسفانه تحریم ها بیشتر از آنکه به صورت عملی بر روی فعالیت های هسته ای و صادر کردن تروریسم جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد به مردم عادی آسیب زده است. مردم حتی برای بدست آوردن داروهای مهم با مشکل مواجه هستند، تحریم ها اجازه ورود بسیاری کالاهای درمانی را نمی دهد. غیر از صنایع کوچک، صنایع بزرگ هم از قبیل نساجی، پتروشیمی، خودروسازی و ... از هم پاشیده اند. با تعطیل شدن صنعت و کارخانه ها تعداد بسیار زیادی از کارگران ایران بیکار شده اند.
در چنین شرایطی که روز به روز به سمت شروع یک جنگ جدید در منطقه پیش می رویم، قطعن تحریم اقتصادی هم شکل نرم تری از جنگ است. بیش از نیمی از جمعیت ایران زیر خط فقر به سر می برند و بسیاری مردم توان ادامه زندگی را ندارند. بحران تکدی گری، بیکاری، حقوق عقب افتاده و کودکان کار بسیار جدی است. مقامات جمهوری اسلامی در حال بررسی طرح کوپن بندی مواد غذایی و کالاهای اساسی هستند. سرمایه داری جهانی به تجویز نسخه لیبرالی اقتصاد توسط صندوق بین المللی پول و تحریح اقتصادی جامعه ایران را از هم پاشیده است.
شورش گرسنگان در صورتی به موفقیت خواهد رسید که یک رهبری انقلابی و رادیکال در جامعه بوجود بیاید و آنها را به سوی اعتصاب عمومی و تظاهرات خیابانی گسترده هدایت کند
ترجمه این مطلب را رفیق عزیزم افشین نیکوسرشت انجام داده، اگر در بعضی قسمت ها فارسی آن روان نیست به علت این است که جهت ترجمه به انگلیسی نوشته شده و در ابتدا تصمیم برای انتشار متن فارسی آن نداشتیم. به ناچار از جمله های کوتاه و واژه های رایج تر برای مخاطب استرالیایی و انگلیسی زبان استفاده کرده ام.
Iranian socialist and student activist Amir Mohsen Mohammadi recently arrived in Australia, having escaped the brutal regime that persecuted him and many other students for their political action. Here he outlines the significance of the latest outbreak of protest under the Islamic Regime. The English version of this article is available here.
بسیاری از مردم پایتخت ایران روز سوم اکتبر اقدام به اعتصاب و تظاهرات خیابانی کردند. آنها به گرانی شدید و افزایش نرخ دلار اعتراض داشتند و بازار تهران را به نشانه اعتصاب تعطیل کرده بودند. آنها شعارهایی علیه گرانی موجود، حکومت دیکتاتوری و دولت محمود احمدی نژاد سردادند. در نهایت اقدام به آتش زدن و شکستن مبلمان شهری و وسایل خیابان ها کردند که به شکل بسیار خشونت آمیزی توسط پلیس ضد شورش سرکوب شدند. برخی رسانه ها اخباری در مورد کشته شدن یک نفر و زخمی شدن دو نفر منتشر کردند که به تایید نرسیده است.
اعتصاب در روز چهارم اکتبر به بازار شهرهای دیگر ایران از قبیل اصفهان، تبریز، مشهد، کرمانشاه و اهواز کشیده شد. اتفاقی که دو جنبه داشت، اگرچه سرمایه داری سنتی از قبیل مقامات «حزب موتلفه اسلامی» که به دلیل تحریم ها منافعش در خطر افتاده در سازماندهی آن شرکت کرده است، بخشی از بازار تهران در اختیار راست سنتی است و آنها به دلیل به خطر افتادن منافع اقتصادیشان مجبور به همراهی با جریان اعتراضات شدند، اما در نهایت این «مردم» بودند که به خیابان ها آمدند و علیه وضع موجود شعار دادند. صنف بازار اتحادیه اصناف و بازاریان تهران پس از رادیکال شدن و به خشونت کشیده شدن تظاهرات، علیه مردم بیانیه ای صادر کرده و رفتارهای آنها را محکوم کرده است.
تقریبا به شکل روزانه اخبار متعددی از اعتصاب کارگران ایران با خواستهای اقتصادی به زبان فارسی منتشر می شود. اما می توان اسم اتفاق اخیر در تهران را «شورش گرسنگان» گذاشت. شورش گرسنگان در سال های گذشته باز هم اتفاق افتاده است. در اعتراض به افزایش شدید قیمت بنزین در اکثر شهر های ایران تظاهرات خشونت آمیز اتفاق افتاده است، چند ماه پیش هم اعتراضات زیادی در مورد افزایش قیمت «مرغ» اتفاق افتاد. متاسفانه در مورد اعتراضات به قیمت مرغ بسیاری از ایرانیانی که وضعیت مالی خوبی دارند یا در خارج از کشور زندگی می کنند با نگاهی طنز آمیز اقدام به تمسخر آن کردند. در صورتی که کمتر از 10 درصد مردم داخل کشور به اینترنت دسترسی دارند و حمایت یا تمسخر از سوی اپوزیسیون راستگرا که معمولاً در اینترنت منتشر میشود تفاوتی در میزان گرسنگی و فقر آنها نمی کند.
این سبک از شورش مردمی، شورش گرسنگان، که در گذشته در مورد بنزین و مرغ هم بوجود آمده بود یک ویژگی خاص دارد، هیچ جریان مشخص سیاسی اپوزیسیون در آن شرکت ندارد، بر خلاف اعتراضات جنبش سبز که بعد از انتخابات ایران شروع شد، خود جوش بوده و مردم هیچ شعار خاص با رنگ و نماد خاصی را استفاده نمی کنند. شورش مردمی گرسنگان با دو شرط بوجود می آید، پوزیسیون حکومت درمورد کاهش فشار اقتصادی بر روی مردم و طبقات پایین جامعه ناتوان باشد، از طرف دیگر اپوزیسیون حکومت هم امکان توانایی سازماندهی اعتراضات مردم را نداشته باشد. در جریان موجود تنها طیف وابسته به بازار باقی مانده که به دلیل اینکه تنها منافع شخصی خودشان را درنظر می گیرند سازماندهی اعتراضات برایشان جدی نبوده است و در نتیجه اعتراضات بصورت خودجوش ادامه پیدا کرده است.
واکنش به اعتراضات
بسیاری از سبزها به دلیل اینکه بازار تهران به صورت سنتی در اختیار راستهای اصولگرا است از این اعتراضات حمایت نکردند. برخورد شخصی من نیز با برخی از نیروهای افراد چپ و کمونیست هم که گرایشات سکتاریستی بیشتری دارند این بود که به بهانه اینکه اعتراض مردم کارگری نیست در مورد آن سکوت کردند. بعضی از نیروهای راست سنتی ادعا کردند که نیروهای طرفدار احمدی نژاد در سازماندهی اعتراضات شرکت داشته اند. بعضی از نیروهای راست حکومتی از طریق رسانه های امنیتی نزدیک به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند اسراییل و نیروهای اپوزیسیون راست ایران در سازماندهی این اعتراض شرکت کرده اند. اما نکته مهم در این بحث این است که کسانی که در خیابان اعتراض رادیکال انجام دادند تنها مردم گرسنه بودند.
کاهش شدید ارزش پول ایران وافزایش قیمت دلار غیر از تحریم اقتصادی دلیل مهم دیگری هم دارد. دولت اصلاح طلب محمد خاتمی تلاش زیادی کرد که سوبسیدهای دولتی را از کالاهای اساسی حذف کند. پس از آن دولت احمدی نژاد برای رسیدن به اقتصاد بازار آزاد این پروژه را به پایان رساند و از همان زمان موج گرانی شدید در ایران شروع شد. صندوق بین المللی پول از سال 2008 اسناد مختلفی منتشر کرده و ایران را برای حذف سوبسیدهای دولتی تشویق کرده است. از جمله در ماه جولای و آگوست سال گذشته، صندوق بین المللی پول دو سند منتشر کرد و ضمن تشویق ایران از سایر کشورها نیز می خواهد که تجربه ایران را عملی کنند. )
طبقه کارگر ایران زیر فشارهای اقتصادی در حال فلج شدن است. تابستان گذشته دو مرتبه طومار با حدود 20 هزار امضا به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آقای شیخ الاسلامی فرستاده اند، آنها در این نامه ها به پایین بودن دست مزدها، حقوق عقب مانده و شرایط بد اقتصادی موجود شدیدن اعتراض کرده اند. کار به جایی رسیده که وزیر اطلاعات آقای حیدر مصلحی جمهوری اسلامی در نامه ای به مقامات بالاتر نسبت به ایجاد شورش های اجتماعی در اعتراض به شرایط بر اقتصادی هشدار داده است. در شرایط حاضر جامعه ی ایران مانند انبار باروت است که برای منفجر شدن فقط به یک شعله احتیاج دارد.
متاسفانه تحریم ها بیشتر از آنکه به صورت عملی بر روی فعالیت های هسته ای و صادر کردن تروریسم جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد به مردم عادی آسیب زده است. مردم حتی برای بدست آوردن داروهای مهم با مشکل مواجه هستند، تحریم ها اجازه ورود بسیاری کالاهای درمانی را نمی دهد. غیر از صنایع کوچک، صنایع بزرگ هم از قبیل نساجی، پتروشیمی، خودروسازی و ... از هم پاشیده اند. با تعطیل شدن صنعت و کارخانه ها تعداد بسیار زیادی از کارگران ایران بیکار شده اند.
در چنین شرایطی که روز به روز به سمت شروع یک جنگ جدید در منطقه پیش می رویم، قطعن تحریم اقتصادی هم شکل نرم تری از جنگ است. بیش از نیمی از جمعیت ایران زیر خط فقر به سر می برند و بسیاری مردم توان ادامه زندگی را ندارند. بحران تکدی گری، بیکاری، حقوق عقب افتاده و کودکان کار بسیار جدی است. مقامات جمهوری اسلامی در حال بررسی طرح کوپن بندی مواد غذایی و کالاهای اساسی هستند. سرمایه داری جهانی به تجویز نسخه لیبرالی اقتصاد توسط صندوق بین المللی پول و تحریح اقتصادی جامعه ایران را از هم پاشیده است.
شورش گرسنگان در صورتی به موفقیت خواهد رسید که یک رهبری انقلابی و رادیکال در جامعه بوجود بیاید و آنها را به سوی اعتصاب عمومی و تظاهرات خیابانی گسترده هدایت کند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر