صفحات

۱۳۹۳ آبان ۶, سه‌شنبه

سیلویا پلات: شاعری که از تمام آبهای جهان گذشت

بیست و هفتم اکتبر روزی است که سیلویا پلات شاعر و نویسنده بزرگ معاصر به دنیا آمد. شاعری که با جسارت مرزهای شعر زنان را پشت سر گذاشت اما برخلاف بسیاری که پس از مرگشان به شهرت می‌رسند، او با مرگش به شهرت رسید.

سیلویا پلات پس از ازدواج با تد هیوز، شاعر و نویسنده سر‌شناس انگلیسی در سال ۱۹۵۶، صاحب دو فرزند شد که نام دخترشان را «فریدا» گذاشتند. او اما پس از ۶ سال زندگی مشترک از هیوز جدا شد و سرانجام در ۱۱ فوریه ۱۹۶۳ پس از آنکه در کنار تخت دو فرزندش غذا و نوشیدنی گذاشت، درزهای در اتاق آن‌ها را با پارچه‌های خیس بست، بوسیلهٔ گاز در آشپزخانه به زندگی خود پایان داد، جسد سیلویا پلات درحالی یافت شد که سرش را در مرگ در فِر اجاق گاز فرو کرده بود. دنیای امروز ما تاریک تر چیزی بود که سیلویا آن را تاب بیاورد.

پس از مرگ بسیاری علت خودکشی او را به رفتارهای همسرش تد هیوز، شاعر و نویسنده انگلیسی مربوط دانستند، اما سیلویا پلات دیگر رفته بود، یکی از شاعران الهام بخش شعر زنان، در سی و یک سالگی دیگر زنده نبود. او که در بیست و یک سالگی نخستین خودکشی ناموفقش را انجام داد، در مجموعه خاطراتش نوشته بود: «مُردن، همانند هر چیز دیگری، یک هنر است. من به‌گونه‌ای استثنائی آن را خوب انجام می‌دهم.»

شعر «گذر از آب» اثر سیلویا پلات را بخوانیم:

دریاچه سیاه، قایق سیاه، دو آدم سیاه که گویی آدمکهایی کاغذی‌اند
درختان سیاهی که از اینجا آب می‌نوشند به کجا چنین شتابانند؟ 
آیا مگرنه که باید بپوشاند سایه‌هاشان تمام وسعت کانادا را؟ 
از نیلوفران آبی قطره وار، پرتو نوری فرو می‌چکد
برگ‌ها نمی‌خواهند ما هیچ عجله‌ای داشته باشیم
آن‌ها گردند و صاف، پر از پند و اندرز‌های سیاه
آب‌ها بسان جهانی سرد از تکانهٔ پارو می‌لرزد
روح سیاهی‌ها در ما و ماهی هاست
خود مانعی برای رفتن است وقتی دست پریده رنگ شاخه‌ای به علامت وداع بالا می‌آید
ستاره‌ها باز می‌شوند میان زنبق‌ها
آیا زنان پری پیکر دریا تو را با سکوتشان چشم بندی وافسون نمی‌کنند؟ 
این است سکوت ارواح مبهوت متحیر.

هیچ نظری موجود نیست: