بیست و هفت سال از روزی که نیوشا فرهی، شاعر، نویسنده و مدیر خانه کتاب لس آنجلس خود را در مقابل سازمان ملل متحد به آتش کشید گذشت.
او در اعتراض به حضور سید علی خامنهای در اجلاس سازمان ملل، در حالی که زندانهای ایران سرشار از اعدام و زندانیان شکنجه شده بود، در میان تعداد زیادی از تظاهر کنندگان از جان خودش گذشت. او از هواداران چریکهای فدایی خلق بود و فداییان در آن زمان ضمن اینکه این را روش مناسبی برای اعتراض ندانستند ابراز تاسف و یادش را گرامی داشتند. ۲۹ شهریور ۱۳۶۶ بود.
نیوشا فرهی در بخشی از وصیت نامه خود نوشته بود:
به عنوان اعتراض به حضور خامنهای جلاد در سازمان ملل و نیز اعتراض به سیاستهای اولترا راست ریگان و همچنین عملکرد زهرآلود جوجه فاشیستهای شاه الهی که همچنان در ضدیت با خلقهای ایران پای میفشارند، خود را به آتش میکشم. به استقبال مرگ نمیشتایم چرا که عاشق مرگ نیستم و به زندگی در «سرای باقی» هم اعتقادی ندارم. اما به ناگزیر در راه مرگ گام برمی دارم چرا که عاشق زندگی م. و نیز مانند هر جهان سومی دیگری میدانم: «آنکه جان نداد به جانان نمیرسد».
او وصیتنامه اش را با این بیت آغاز کرده بود:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما
یادش گرامی
او در اعتراض به حضور سید علی خامنهای در اجلاس سازمان ملل، در حالی که زندانهای ایران سرشار از اعدام و زندانیان شکنجه شده بود، در میان تعداد زیادی از تظاهر کنندگان از جان خودش گذشت. او از هواداران چریکهای فدایی خلق بود و فداییان در آن زمان ضمن اینکه این را روش مناسبی برای اعتراض ندانستند ابراز تاسف و یادش را گرامی داشتند. ۲۹ شهریور ۱۳۶۶ بود.
نیوشا فرهی در بخشی از وصیت نامه خود نوشته بود:
به عنوان اعتراض به حضور خامنهای جلاد در سازمان ملل و نیز اعتراض به سیاستهای اولترا راست ریگان و همچنین عملکرد زهرآلود جوجه فاشیستهای شاه الهی که همچنان در ضدیت با خلقهای ایران پای میفشارند، خود را به آتش میکشم. به استقبال مرگ نمیشتایم چرا که عاشق مرگ نیستم و به زندگی در «سرای باقی» هم اعتقادی ندارم. اما به ناگزیر در راه مرگ گام برمی دارم چرا که عاشق زندگی م. و نیز مانند هر جهان سومی دیگری میدانم: «آنکه جان نداد به جانان نمیرسد».
او وصیتنامه اش را با این بیت آغاز کرده بود:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما
یادش گرامی