آن غنچهٔ سرخ شکوفه میکند
نظامیان مزدور به دفاتر روزنامهها حمله کردند و روزنامه نگاران را بازداشت کردند، زیر یوغ چکمههای فاشیسم تنها میتوان اعتصاب کرد، ایستاد، حرف نزد، حتی غذا نخورد تا موجودیت فاشیسم زیر سوال برود.
از تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷ تا ۱۷ دی ماه روزنامه نگاران ایرانی شعلهای را روشن کردند که ۶۲ روز حکومت نظامی ارتشبد ازهاری را به خاک نشاند، نه اینکه مثل انقلابیون و مبارزین خاکی شود، آنها دولت نظامی را به خاک تیره و سیاه نشاندند.
صبح امروز حکومت نظامی پهلوی روزنامههای کیهان، اطلاعات، آیندگان و غیره را پس از توقیف در کامیونهای خود انباشت و به مکان نامعلومی منتقل کرد، انها فریاد ما کلمات بود که آن را گرفتند.
وقتی که احمد شاملو گفت: «یاری کنید تا از طریق روزنامه شما به هموطنان بیداردلمان اعلام خطر کنم که دست سانسور، بار دیگر، و این بار از آستین دیگری بر گلوی مطبوعات پنجه افکنده است و خفقان رژیم شاه که بر سر نیزه ارتش و خشونت ساواک او استوار بود، این بار در شرایطی تجدید مطلع میکند که برپایگاههای تعصب تکیه کرده به سلاحهای تکفیر و نفریر مسلح شده است.»
امروز زمان بازگشت به ایستادگی است، اشک تمساح پهلوی اگرچه در قامت حکومت نظامی ازهاری چهره کریه خود را به ما واگذاشت اما مانع از ایستادن در مسیر انقلاب نیست. تو گویی دارند اینبار معادله ارتجاعی تر و برعکس «بدتر و بد» را تئوریزه میکنند، حاشا که به گنداب قبلی برگردیم هرچند تمام گندابها را به باتلاقهای پر از خون تبدیل گرده باشند.
رحمانهای هاتفی، سعیدهای سلطانپور، خسروهای گلسرخی فراوان فدا شدند تا خط مبارزه ایستاده باقی بماند، دهها و صدها نشریه توقیف شدند کسی دم بر نیاورد. تحول بنیادین بدون حافظه تاریخی مزاحی بیش نیست، می خواهند ما را به قعر فاجعه بار تاریخ بازگزداند.
مسیر تکامل آنجاست، آنجا دارند انقلاب را تقسیم میکنند، در تاریخ این روزها آن غنچهٔ سرخ روییده است که سرانجام شکوفه میکند، بدیل دیگری غیر از رهایی بیقید و شرط انسان نداریم.