صفحات

۱۳۹۰ دی ۲۵, یکشنبه

امروز سالگرد کشته شدن رزا لوکزامبورگ به‌دست فاشیست‌ها است


امیرمحسن محمدی
در تاریخ ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹ رزا لوکزامبورگ به همراه کارل لیبکنشت، پس از یک دوره شورش خیابانی، توسط گروه شبه‌نظامی «فری کوریز» که متعلق به حکومت وقت آلمان بود دستگیر و تیرباران می‌شود.

او به همراه لیبکنشت پایه‌گذار حزب کمونیست آلمان است و دکترای توسعه‌ی صنعتی خود از دانشگاه زوریخ و در رشته‌ی اقتصاد سیاسی دریافت کرده بود، در ۱۸ سالگی به دلیل گریختن از بازداشت لهستان را به مقصد سوئیس ترک کرده بود. وی متولد ۵ می ۱۸۷۱ در شهر زاموش لهستان است.

لوکزامبورگ در سال ۱۸۹۸ به حزب سوسیال دموکرات آلمان پیوست و در همین دوره کتاب معروف «اصلاح یا انقلاب» خود را نوشت، سپس در زمان انقلاب ۱۹۰۵ روسیه برای کمک به انقلابیون به ورشو رفت و در همان‌جا بازداشت شد. وی که در مقابل احزاب منشوویک از لنین حمایت می‌کرد در سال ۱۹۰۶ نظریه‌ی «اعتصاب عمومی» خود را به رشته‌ی تحریر درآورد و آن را مهم‌ترین سلاح انقلابی پرولتاریا نام نهاد.

او پس از آزادی مجددن به برلین بازگشت و به تدریس در مدرسه‌ی حزب سوسیال دموکرات آلمان پرداخت. کتاب معروف «انباشت سرمایه» در ۱۹۱۳ محصول همین دوره‌ی تدریس است.

رزا لوکزامبورگ در جریان جنگ جهانی اول به علت مخالفت‌های بسیار تندی که با جنگ و ادامه‌ی آن می کند مجددن به همراه لیبکنشت دستگیر و به زندان می‌افتد و کتاب «انقلاب روسیه» و جزوه‌ی «یونیوس» را همین دوره در زندان می‌نویسد.

او در یکی از آخرین نامه‌هایش که در تاریخ ۲ می ۱۹۱۷ در زندان ورنک می نویسد:


«شاید من بیمارم که اینچنین در برابر هر چیز عواطف شدید نشان می دهم، گاهی احساس می کنم که موجود انسانی واقعی نیستم، بلکه پرنده یا حیوانی هستم که بصورت انسان درآمده ام، به باطن در گوشه ی یک باغچه مانند باغچه ی این زندان یا وقتی در کشتزاری پر از همهمه روی علف ها دراز کشیده ام، بیشتر خود بیشتر خود ار در خانه احساس می کنم تا در یک کنگره ی حزبی ، این حرف را به شما می توانم گفت می دانم فوراً مرا خائن به سوسیالیزم نخواهید خواند خوب می دانید که در عین حال امید من این است که در ماموریتی که به عهده دارم بمیرم: یعنی در جنگ خیابانی یا در گوشه ی زندان، اما باطناً من بیشتر به پرندگان کوهی متعلق هستم تا رفقا».


*پ.ن ۱ : شاید بزگ‌ترین انتقاد نگارنده به لوکزامبورگ مواضع او علیه حق تعیین سرنوست ملت‌ها است، او معتقد بود که حق تعیین سرنوشت ملل، جنبش بین‌المللی سوسیالیستی را تضعیف می‌کند و تنها به بورژوازی یاری می‌رساند که سلطهٔ خود را بر ملل تازه استقلال یافته تحکیم کند.

*پ.ن ۲ : در زمان استقلال آلمان شرقی به علت محبوبیت بسیار زیاد لوکزامبورگ نام بعضی مکان‌ها را در برلین به افتخار او تغییر داده بودند اما پس از فروپاشی دیوار برلین این اسامی توسط دولت فعلی آلمان تغییر کرد.

*پ.ن ۳ : من عاشق همین عکس جوونی‌های رزا هستم و هرجند در سن ۴۸ سالگی کشته شده است اما عکس را عوض نمی‌کنم، اصرار نکنید.

هیچ نظری موجود نیست: