امیرمحسن محمدی
آخرین ديدگاههاي احمد آرام، محمد علی سپانلو، محمدمحمدعلی، عبدالعلی دستغیب، نجف دریابندری، جمال میرصادقی، مهدی غبرایی، عبداله کوثری
در سالهاي اخير آثاري از ادبيات داستاني ما به زبانهاي ديگر ترجمه شدهاند كه به نظر ميرسد با استقبال چنداني در غرب مواجه نميشوند. اين در حالي است كه هميشه گفته ميشود اگر آثار ما ترجمه شوند، پروسه جهاني شدن را زودتر طي خواهند كرد. با اين حال، برخي، دليل استقبال نكردن از ادبيات داستانيمان را گزينش اشتباه آثار، عدهاي ديگر، مهجور بودن زبان فارسي و بعضي هم ضعف ترجمهها عنوان ميكنند
گزينش اشتباه و ضعف ترجمهها
احمد آرام درموردجهانی شدن ادبیات فارسی ازطریق ترجمه به گزينش اشتباه آثار ترجمهشده اشاره كرد و گفت: اغلب كارهايي كه از ادبيات معاصر ما ترجمه شدهاند، كار شاخصي نبوده، اما كارهاي شاخص هم در ترجمه نميتوانند زبان اصليشان را به دست آورند، وي اعتقاد دارد: اگر آثار آمريكاي لاتين ترجمه ميشوند و مخاطبان فراواني دارند، به دليل مترجمان متخصصي است كه دارند، ولي ما مترجمي كه به فارسي احاطه داشته باشد، نداريم و اغلب كارهايي كه برگردانده ميشوند، توسط مترجماني ناشناخته کار شده اند .
هركس هواي گروه خود را دارد
محمدعلي سپانلو درباره استقبال نكردن از آثار ما كه در غرب ترجمه ميشوند، به تازگي نداشتن آنها اشاره كرد، وي گفت: ما نوع داستان كوتاه و رمان را از غرب گرفتهايم و تجربه چنداني در اين زمينه نداريم ، سپانلو در عين حال معتقد است: ما همچنان دچار مسائل فرقهيي هستم و هركس هواي گروه وابسته به خود را دارد. وقتي به داستانهايي كه از ما ترجمه شده، خوب دقيق ميشويم، ميبينيم بيشتر داستانها اهميتشان در اين است كه در آنها از ايران خبري هست و ساختار و ديگر مسائل داستان در آنها ديده نميشود.
نداشتن موضوع و جهانبيني فلسفي در داستانها
محمد محمدعلي هم اعتقاد دارد: اگر داستانهايي كه از ما ترجمه ميشوند، در خارج از كشور چندان با استقبال مواجه نميشوند، به اين دليل است كه موضوعات ما براي آنها تازگي چنداني ندارد، وي با اشاره به خواننده داشتن رمانهاي عامهپسند ما در غرب توضيح داد: به نظر رمانهاي عامهپسند كه از ما ترجمه ميشوند، در غرب خواننده دارند، اما رمانهاي جديمان با استقبال چنداني مواجه نميشوند، چراكه ادبيات ايران هنوز معرفي نشده است.
جهاني شدن ادبيات محلي، شرايطي دارد
عبدالعلي دستغيب نيز به جذابيت نداشتن آثار ما براي غربي اشاره كرد و اين امر را يكي از دلايل استقبال نكردن از آثار ترجمه ما دانست، وي به خبرنگار ايسنا گفت: جهاني شدن ادبيات محلي، شرايطي دارد. بعضي چيزهاست كه كشورهاي پيشرفته بحث و گفتوگوي زيادي درباره آن داشتهاند و چون خود بهترين نوعش را دارند، وقتي ديگران آن را مينويسند، ديگر برايشان جاذبهاي ندارد، او همچنين با اشاره به ضعف وقايع داستاني و سبك آنها، اين موضوع را از ديگر دلايل مورد توجه نگرفتن ادبيات ما در خارج از كشور ذكر كرد.
ادبياتمان ابتدايي است؛ مانده تا جهاني شود
نجف دريابندري اما به كيفيت پايين آثار ترجمهشده اشاره كرد و گفت: آثاري كه از ما ترجمه شدهاند، با استقبال زيادي مواجه نميشوند؛ چراكه ادبياتمان هنوز ابتدايي است، او تاكيد كرد: عقيدهام اين است كه ادبيات ما بسيار ابتدايي است و مانده تا جهاني شود. نبايد فراموش كرد كه رمان در ايران حدود 40 ، 50 سال است كه نوشتنش باب شده و آثاري كه نوشته شده، ادبيات قابل توجهي نبوده است، به گفته اين مترجم، آثاري كه از ما ترجمه شده، قدري خوانده ميشوند، اما بسياري از ترجمهها هم خوانده نميشوند.
ترجمههاي رابطهيي، سانسور و استقبال نشدن از آثارمان
بهگفته جمال ميرصادقي، اكثر آثاري كه از ادبيات ايران در جهان ترجمه شده، بيشتر جنبه رابطهيي داشته و اثري از نويسنده دست چندم است كه نماينده مناسبي براي ادبيات ما نميتواند باشد، وي با اشاره به «بوف كور» به عنوان تنها رماني از ادبيات ما كه به زبانهاي گوناگوني ترجمه شده است، آنرا يك استثنا در ادبياتمان دانست و گفت: اين رمان تنها رماني از ماست كه جنبه جهاني يافته است ، او سپس تصريح كرد: ادبيات، اول بايد ولايتي و بعد، ايالتي باشد؛ يعني ابتدا بايد در خود كشور مورد استقبال قرار گيرد، بعد جهاني شود.
تبادل فرهنگي نداريم
مهدي غبرايي اعتقاد دارد: اگر ادبيات كشورهايي جهاني شده است، بهدليل تبادل فرهنگي آنها با ديگر كشورهاست، ولي ما كه تجربه اندكي در اين عرصه داريم، چگونه با اين تجربه اندك و امكاناتي كه در اختيار فارسيزبانان نيست، انتظار داريم آثاري كه از ادبيات ما اخيرا ترجمه ميشود، با استقبال غربيها مواجه شود؟ ! وي افزود: قبلا فكر ميكرديم كه اگر روابط آزاد با بعضي كشورهاي فارسيزبان كه با دخل و تصرفهايي فارسي مينويسند بيابيم، ميتوانيم استفاده بيشتري برده و ادبياتمان را مطرح كنيم و آثارمان در آنجا خوانده خواهند شد.
نويسنده و شاعر كار خود را ميكنند
اما بهباور عبدالله كوثري، جهاني شدن چيز آگاهانهاي نيست كه مرحله خاصي از زندگي هنري كسي باشد. هيچ نويسندهاي به جهاني شدن فكر نميكند. نويسنده و شاعر كار خود را ميكنند و در مرحلهاي، جهان يا بخشي از جهان، از او و آثارش استقبال ميكنند و در سطح بينالمللي شناخته ميشود، وي با اشاره به نويسندگاني چون ماريو وارگاس يوسا، كارلوس فوئنتس، خورخه لوييس بورخس و گابريل گارسيا ماركز، بهعنوان نويسندگاني كه كارهاي تازه و ماندگاري در ادبيات جهان انجام دادهاند، يادآوري كرد: كداميك از نويسندگان ما غير از صادق هدايت، آنهم در «بوف كور»، توانستهاند كاري را كه غربيها انجام دادهاند، انجام دهند؟
نوشته شده در جمعه 18 اسفند1385ساعت توسط محسن محمدی
آخرین ديدگاههاي احمد آرام، محمد علی سپانلو، محمدمحمدعلی، عبدالعلی دستغیب، نجف دریابندری، جمال میرصادقی، مهدی غبرایی، عبداله کوثری
در سالهاي اخير آثاري از ادبيات داستاني ما به زبانهاي ديگر ترجمه شدهاند كه به نظر ميرسد با استقبال چنداني در غرب مواجه نميشوند. اين در حالي است كه هميشه گفته ميشود اگر آثار ما ترجمه شوند، پروسه جهاني شدن را زودتر طي خواهند كرد. با اين حال، برخي، دليل استقبال نكردن از ادبيات داستانيمان را گزينش اشتباه آثار، عدهاي ديگر، مهجور بودن زبان فارسي و بعضي هم ضعف ترجمهها عنوان ميكنند
گزينش اشتباه و ضعف ترجمهها
احمد آرام درموردجهانی شدن ادبیات فارسی ازطریق ترجمه به گزينش اشتباه آثار ترجمهشده اشاره كرد و گفت: اغلب كارهايي كه از ادبيات معاصر ما ترجمه شدهاند، كار شاخصي نبوده، اما كارهاي شاخص هم در ترجمه نميتوانند زبان اصليشان را به دست آورند، وي اعتقاد دارد: اگر آثار آمريكاي لاتين ترجمه ميشوند و مخاطبان فراواني دارند، به دليل مترجمان متخصصي است كه دارند، ولي ما مترجمي كه به فارسي احاطه داشته باشد، نداريم و اغلب كارهايي كه برگردانده ميشوند، توسط مترجماني ناشناخته کار شده اند .
هركس هواي گروه خود را دارد
محمدعلي سپانلو درباره استقبال نكردن از آثار ما كه در غرب ترجمه ميشوند، به تازگي نداشتن آنها اشاره كرد، وي گفت: ما نوع داستان كوتاه و رمان را از غرب گرفتهايم و تجربه چنداني در اين زمينه نداريم ، سپانلو در عين حال معتقد است: ما همچنان دچار مسائل فرقهيي هستم و هركس هواي گروه وابسته به خود را دارد. وقتي به داستانهايي كه از ما ترجمه شده، خوب دقيق ميشويم، ميبينيم بيشتر داستانها اهميتشان در اين است كه در آنها از ايران خبري هست و ساختار و ديگر مسائل داستان در آنها ديده نميشود.
نداشتن موضوع و جهانبيني فلسفي در داستانها
محمد محمدعلي هم اعتقاد دارد: اگر داستانهايي كه از ما ترجمه ميشوند، در خارج از كشور چندان با استقبال مواجه نميشوند، به اين دليل است كه موضوعات ما براي آنها تازگي چنداني ندارد، وي با اشاره به خواننده داشتن رمانهاي عامهپسند ما در غرب توضيح داد: به نظر رمانهاي عامهپسند كه از ما ترجمه ميشوند، در غرب خواننده دارند، اما رمانهاي جديمان با استقبال چنداني مواجه نميشوند، چراكه ادبيات ايران هنوز معرفي نشده است.
جهاني شدن ادبيات محلي، شرايطي دارد
عبدالعلي دستغيب نيز به جذابيت نداشتن آثار ما براي غربي اشاره كرد و اين امر را يكي از دلايل استقبال نكردن از آثار ترجمه ما دانست، وي به خبرنگار ايسنا گفت: جهاني شدن ادبيات محلي، شرايطي دارد. بعضي چيزهاست كه كشورهاي پيشرفته بحث و گفتوگوي زيادي درباره آن داشتهاند و چون خود بهترين نوعش را دارند، وقتي ديگران آن را مينويسند، ديگر برايشان جاذبهاي ندارد، او همچنين با اشاره به ضعف وقايع داستاني و سبك آنها، اين موضوع را از ديگر دلايل مورد توجه نگرفتن ادبيات ما در خارج از كشور ذكر كرد.
ادبياتمان ابتدايي است؛ مانده تا جهاني شود
نجف دريابندري اما به كيفيت پايين آثار ترجمهشده اشاره كرد و گفت: آثاري كه از ما ترجمه شدهاند، با استقبال زيادي مواجه نميشوند؛ چراكه ادبياتمان هنوز ابتدايي است، او تاكيد كرد: عقيدهام اين است كه ادبيات ما بسيار ابتدايي است و مانده تا جهاني شود. نبايد فراموش كرد كه رمان در ايران حدود 40 ، 50 سال است كه نوشتنش باب شده و آثاري كه نوشته شده، ادبيات قابل توجهي نبوده است، به گفته اين مترجم، آثاري كه از ما ترجمه شده، قدري خوانده ميشوند، اما بسياري از ترجمهها هم خوانده نميشوند.
ترجمههاي رابطهيي، سانسور و استقبال نشدن از آثارمان
بهگفته جمال ميرصادقي، اكثر آثاري كه از ادبيات ايران در جهان ترجمه شده، بيشتر جنبه رابطهيي داشته و اثري از نويسنده دست چندم است كه نماينده مناسبي براي ادبيات ما نميتواند باشد، وي با اشاره به «بوف كور» به عنوان تنها رماني از ادبيات ما كه به زبانهاي گوناگوني ترجمه شده است، آنرا يك استثنا در ادبياتمان دانست و گفت: اين رمان تنها رماني از ماست كه جنبه جهاني يافته است ، او سپس تصريح كرد: ادبيات، اول بايد ولايتي و بعد، ايالتي باشد؛ يعني ابتدا بايد در خود كشور مورد استقبال قرار گيرد، بعد جهاني شود.
تبادل فرهنگي نداريم
مهدي غبرايي اعتقاد دارد: اگر ادبيات كشورهايي جهاني شده است، بهدليل تبادل فرهنگي آنها با ديگر كشورهاست، ولي ما كه تجربه اندكي در اين عرصه داريم، چگونه با اين تجربه اندك و امكاناتي كه در اختيار فارسيزبانان نيست، انتظار داريم آثاري كه از ادبيات ما اخيرا ترجمه ميشود، با استقبال غربيها مواجه شود؟ ! وي افزود: قبلا فكر ميكرديم كه اگر روابط آزاد با بعضي كشورهاي فارسيزبان كه با دخل و تصرفهايي فارسي مينويسند بيابيم، ميتوانيم استفاده بيشتري برده و ادبياتمان را مطرح كنيم و آثارمان در آنجا خوانده خواهند شد.
نويسنده و شاعر كار خود را ميكنند
اما بهباور عبدالله كوثري، جهاني شدن چيز آگاهانهاي نيست كه مرحله خاصي از زندگي هنري كسي باشد. هيچ نويسندهاي به جهاني شدن فكر نميكند. نويسنده و شاعر كار خود را ميكنند و در مرحلهاي، جهان يا بخشي از جهان، از او و آثارش استقبال ميكنند و در سطح بينالمللي شناخته ميشود، وي با اشاره به نويسندگاني چون ماريو وارگاس يوسا، كارلوس فوئنتس، خورخه لوييس بورخس و گابريل گارسيا ماركز، بهعنوان نويسندگاني كه كارهاي تازه و ماندگاري در ادبيات جهان انجام دادهاند، يادآوري كرد: كداميك از نويسندگان ما غير از صادق هدايت، آنهم در «بوف كور»، توانستهاند كاري را كه غربيها انجام دادهاند، انجام دهند؟
نوشته شده در جمعه 18 اسفند1385ساعت توسط محسن محمدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر